سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آخرین قیمت گوشی موبایل
آخرین قیمت لپ تاپ
آخرین قیمت تبلت
تاریخ : جمعه 91/4/30 | 12:6 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

- اماله کردن :

مـسـالـه 1654

اماله کردن با چیز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد, روزه را باطل مى کند.

9- قى کردن :

مـسـالـه 1655

هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى کند اگرچه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد, روزه اش باطل مى شود, ولى اگر سهوا یا بى اختیارقى کند اشکال ندارد.

مـسـالـه 1656

اگر در شب چیزى بخورد که مى داند بواسطه خوردن آن , در روز بى اختیار قى مى کند, احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.

مـسـالـه 1657

اگـر روزه دار بتواند از قى کردن خوددارى کند, چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد, باید خوددارى نماید.

مـسـالـه 1658

اگر مگس در گلوى روزه دار برود, چنانچه ممکن باشد, باید آن را بیرون آورد و روزه او بـاطـل نـمـى شود, ولى اگر بداند که بواسطه بیرون آوردن آن قى مى کند, واجب نیست بیرون آورد و روزه او صحیح است .

مـسـالـه 1659

اگر سهوا چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است , بیرون آوردن آن لازم نیست و روزه اوصحیح است .

مـسـالـه 1660

اگـر یقین داشته باشد که بواسطه آروغ زدن , چیزى از گلو بیرون مى آید, بنابر احتیاط نباید عمدا آروغ بزند, ولى اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.

مـسـالـه 1661

اگـر آروغ بـزند و چیزى در گلو یا دهانش بیاید, باید آن را بیرون بریزد, و اگر بى اختیار فرو رود, روزه اش صحیح است .

احکام چیزهائى که روزه را باطل مى کند

مـسـالـه 1662

اگر انسان عمدا و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, روزه او بـاطل مى شود و چنانچه از روى عمدنباشد, اشکال ندارد, ولى جنب اگر بخوابد و به تفصیلى که در مساله ( 1639 ) گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه او باطل است .

مـسـالـه 1663

اگر روزه دار سهوا یکى از کارهائى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و به خیال اینکه روزه اش باطل شده , عمدا دوباره یکى از آنها را بجا آورد, روزه او باطل مى شود.

مـسـالـه 1664

اگر چیزى به زور در گلوى روزه دار بریزند, یا سر او را به زور در آب فرو برند, روزه او باطل نمى شود, ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلا به او بگویند اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مى زنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر چیزى بخورد, روزه او باطل مى شود.

مـسـالـه 1665

روزه دار نـبـاید جائى برود که مى داند چیزى در گلویش مى ریزند یا مجبورش مـى کـنـند که خودش روزه خود را باطل کند, واگر برود و چیزى در گلویش بریزند, یا از روى نـاچارى خودش کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, روزه او باطل مى شود, بلکه اگرقصد رفتن کند, اگرچه نرود روزه اش باطل است .

آنچه براى روزه دار مکروه است

مـسـالـه 1666

چند چیز براى روزه دار مکروه است و از آن جمله است :

( 1 ) دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن , در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد.

( 2 ) انجام دادن هر کارى مانند خون گرفتن و حمام رفتن که باعث ضعف مى شود.

( 3 ) انفیه کشیدن , اگر نداند که به حلق مى رسد, و اگر بداند به حلق مى رسد جایز نیست .

( 4 ) بو کردن گیاههاى معطر.

( 5 ) نشستن زن در آب .

( 6 ) استعمال شیاف .

( 7 ) تر کردن لباسى که در بدن است .

( 8 ) کشیدن دندان و هر کارى که بواسطه آن از دهان خون بیاید.

( 9 ) مسواک کردن با چوب تر.

( 10 ) بى جهت آب یا چیزى در دهان کردن .

و نـیـز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى , زن خود را ببوسد یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد, و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد روزه او باطل مى شود.

جاهائى که قضا و کفاره واجب است

مـسـالـه 1667

اگر در روزه رمضان در شب جنب شود و به تفصیلى که در مساله ( 1639 ) گفته شـد بـیدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود, فقط باید قضاى آن روزه را بگیرد.

ولى اگـر کار دیگرى که روزه را باطل مى کند, عمدا انجام دهد در صورتى که مى دانسته آن کارروزه را باطل مى کند, قضا و کفاره بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1668

اگر بواسطه ندانستن مساله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى کند, ظاهر این است که کفاره براى او واجب نیست , و بایدآن روز را امساک کرده و بعد قضا نماید, ولى اگر عمدا بـه خـدا و پیغمبر به دروغ نسبتى بدهد و بداند که حرام است کفاره نیز واجب است اگرچه نداند این عمل روزه را باطل مى کند.

کفاره روزه :

مـسـالـه 1669

در کفاره افطار روزه ماه رمضان , باید یک بنده آزاد کند, یا به دستورى که در مساله بـعد گفته مى شود دو ماه روزه بگیرد یاشصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مد که تقریبا ده سـیـر است , طعام یعنى گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد, و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد, بنابر احتیاط باید به قدر امکان تصدق و استغفار نماید, و احتیاط واجب آن است که هر وقت بتواند, کفاره را بدهد.

مـسـالـه 1670

کسى که مى خواهد دو ماه کفاره افطار روزه ماه رمضان را بگیرد,باید سى ویک روز آن را پى در پى بگیرد, و اگر بقیه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.

مـسـالـه 1671

کسى که مى خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد, نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز, روزى باشد که مانند عید قربان , روزه آن صحیح نیست .

مـسـالـه 1672

کسى که باید پى در پى روزه بگیرد, اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد, یـا وقـتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است , مثلا به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد, باید روزه ها را از سر بگیرد.

مـسـالـه 1673

اگر در بین روزهائى که باید پى در پى روزه بگیرد عذرى مثل حیض یا نفاس یا سـفـرى کـه در رفـتـن آن مجبور است , براى اوپیش آید, بعد از برطرف شدن عذر, واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد, بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مى آورد.

مـسـالـه 1674

اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند, چه آن چیز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنـا, یـا بـه جهتى حرام شده باشد مثل خوردن غذاى حلالى که براى انسان ضرر دارد و نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض , بنابر احتیاط کفاره جمع بر او واجب مى شود,یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند, یا به هر کدام آنها یک مد که تقریبا ده سیر است , گندم یا جو یا نان ومانند اینها بدهد, و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد, هر کدام آنها که ممکن است باید انجام دهد.

مـسـالـه 1675

اگـر روزه دار دروغـى را به خدا و پیغمبر (ص ) عمدا نسبت دهد, بنابر احتیاط, کفاره جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1676

اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند, بنابر اظهر یک کفاره بر او واجب است .

و استمناء نیز حکم جماع را دارد.

مـسـالـه 1677

اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع و استمناء کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, براى همه آنها یک کفاره کافى است .

مـسـالـه 1678

اگر روزه دار غیر از جماع و استمناء کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نماید, براى هر دویک کفاره واجب مى شود.

مـسـالـه 1679

اگر روزه دار غیر از جماع و استمناء کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد مـثـلا آب بـیاشامد, و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مى کند انجام دهد مثلا غذاى حرامى بخورد, یک کفاره کافى است .

مـسـالـه 1680

اگـر روزه دار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید, چنانچه عمدا آن را فرو ببرد, روزه اش بـاطـل است , و باید قضاى آن رابگیرد و کفاره هم بر او واجب مى شود.

و اگر خوردن آن چـیـز حرام باشد, مثلا موقع آروغ زدن , خون به دهان او بیاید و عمدا آن را فرو برد,باید قضاى آن روزه را بگیرد و بنابر احتیاط کفاره جمع هم بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1681

اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد, چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند, باید کفاره بدهد و کفاره آن به نحوى است که در مساله ( 1669 ) ذکر شد.

مـسـالـه 1682

اگر روزه دار به گفته کسى که مى گوید مغرب شد و اعتماد به گفته او نیست افـطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است یا شک کندکه مغرب بوده است یا نه , قضا و کفاره بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1683

کسى که عمدا روزه خود را باطل کرده , اگر بعد از ظهر مسافرت کند, یا پیش از ظـهـر بـراى فرار از کفاره سفر نماید, کفاره از اوساقط نمى شود, بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند نیز کفاره بر او واجب است .

مـسـالـه 1684

اگر عمدا روزه خود را باطل کند, و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پـیـدا شـود, احـتـیاط این است که کفاره رابدهد, و بعید نیست که در این صورت کفاره واجب نباشد.

مـسـالـه 1685

اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل کند, بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده , کفاره بر اوواجب نیست .

مـسـالـه 1686

اگر انسان شک کند که آخر رمضان است یا اول شوال و عمدا روزه خود را باطل کند, بعد معلوم شود اول شوال بوده , کفاره بر او واجب نیست .

مـسـالـه 1687

اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند, چنانچه زن را اکراه کرده باشد, کفاره روزه خودش وروزه زن را باید بدهد, و اگر زن به جماع راضى بوده , بر هر کدام یک کفاره واجب مى شود.

مـسـالـه 1688

اگر زنى شوهر روزه دار خودرا اکراه کند که با او جماع نماید, واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.

مـسـالـه 1689

اگـر روزه دار در ماه رمضان , زن خود را اکراه به جماع کند و در بین جماع , زن راضى شود, بنابر احتیاط واجب باید مرد دوکفاره و زن یک کفاره بدهد.

مـسـالـه 1690

اگر روزه دار در ماه مبارک رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نماید, یک کفاره بر او واجب مى شود و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست .

مـسـالـه 1691

اگر مرد زن خود را یا زن شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مى کند بجا آورد, بر هیچ یک ازآنها کفاره واجب نیست .

مـسـالـه 1692

کسى که بواسطه مسافرت یا مرض روزه نمى گیرد, نمى تواند زن روزه دار خود را اکراه به جماع کند, ولى اگر او را اکراه نماید,کفاره بر مرد نیز واجب نیست .

مـسـالـه 1693

انسان نباید در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند, ولى لازم نیست فورا آن را انجام دهد.

مـسـالـه 1694

اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد, چیزى بر آن اضافه نمى شود.

مـسـالـه 1695

کسى که باید براى کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد, نمى تواند به هر کدام از آنـهـا بـیـشـتر از یک مد که تقریبا ده سیراست طعام بدهد, یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نـمـاید, و زیادى را از کفاره حساب نماید, ولى مى تواند براى هر یک از عیالات فقیراگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.

مـسـالـه 1696

کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته , اگر بعد از ظهر عمدا کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد, و اگر نمى تواند, سه روز روزه بگیرد.

جاهائى که فقط قضاى روزه واجب است

مـسـالـه 1697

در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست : اول آنـکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مساله ( 1639 ) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود.

دوم عـملى که روزه را باطل مى کند بجا نیاورد ولى نیت روزه نکند, یا ریا کند, یا قصد کند که روزه نباشد, یا قصد کند کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.

سوم آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و به حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد.

چـهـارم آنـکـه در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه , کارى که روزه را باطل مـى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده , ونیز اگر بعد از تحقیق با اینکه گمان دارد صبح شـده , کـارى کـه روزه را بـاطـل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده , قضاى آن روز بر اوواجـب اسـت , بـلـکـه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده بایدقضاى روزه آن روز را بجا آورد.

پـنـجم آنکه کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده است .

ششم آنکه کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند, یا خیال کند شوخى مى کند و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعدمعلوم شود صبح بوده است .

هفتم آنکه کور و مانند آن به گفته کس دیگر افطار کنند, بعد معلوم شود مغرب نبوده است .

هـشـتـم آنکه در هواى صاف بواسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند, بعد معلوم شـود مـغرب نبوده است .

ولى اگر در هواى ابر به گمان اینکه مغرب شده افطار کند, بعد معلوم شود مغرب نبوده , قضا لازم نیست .

نهم آنکه براى خنک شدن , یا بى جهت مضمضه کند, یعنى آب در دهان بگرداند, و بى اختیار فرو رود, و هـمـچـنین است بنابر احتیاط واجب اگر مضمضه براى وضوى غیر نماز واجب باشد, ولى اگـر فـرامـوش کـنـد کـه روزه اسـت وآب را فرو دهد, یابراى وضوى نماز واجب مضمضه کندو بى اختیار فرو رود, قضا بر او واجب نیست .

دهـم آنکه کسى از جهت اکراه یا اضطرار یا تقیه افطار کند, لازم است قضا نماید و کفاره واجب نیست .

مـسـالـه 1698

اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بى اختیار فرو رود یا آب داخل بینى کند و بى اختیار فرو رود, قضا بر او واجب نیست .

مـسـالـه 1699

مضمضه زیاد براى روزه دار مکروه است , و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد, بهتر آن است که سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.

مـسـالـه 1700

اگـر انـسـان بـداند که بواسطه مضمضه , بى اختیار یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مى شود, نباید مضمضه کند.

مـسـالـه 1701

اگر در ماه رمضان , بعد از نگاه به افق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را بـاطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شودصبح بوده , قضا لازم نیست .

و همچنین اگر نگاه کند و احراز نکند که صبح شده , قضا لازم نیست .

مـسـالـه 1702

اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه , نمى تواند افطار کند, ولى اگر شک کند که صبح شده یا نه , پیش از تحقیق هم مى تواندکارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.

احکام روزه قضا

مـسـالـه 1703

اگر دیوانه عاقل شود, واجب نیست روزه هاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.

مـسـالـه 1704

اگر کافر مسلمان شود, واجب نیست روزه هاى وقتى که کافر بوده قضا نماید.

ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد, روزه هاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.

مـسـالـه 1705

روزه اى که از انسان بواسطه مستى فوت شده , باید قضا نماید, اگرچه چیزى را که بواسطه آن مست شده , براى معالجه خورده باشد.

مـسـالـه 1706

اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شـده , واجـب نـیست مقدار بیشترى را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نماید, مثلا کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم , و یااینکه مثلا در آخـرهـاى مـاه رمـضان مسافرت کرده و بعد از رمضان برگشته و نمى داند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیست وششم , در هر دو صورت مى تواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند اگرچه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر یعنى شش روز را قضانماید.

مـسـالـه 1707

اگـر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد, قضاى هر کدام را که اول بگیرد مـانعى ندارد, ولى اگر وقت قضاى رمضان آخرتنگ باشد, مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد, بهتر آن است که اول قضاى رمضان آخر رابگیرد.

مـسـالـه 1708

اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نیت معین نکند روزه اى را که مى گیرد قضاى کدام ماه رمضان است ,قضاى سال آخرى حساب نمى شود.

مـسـالـه 1709

کـسـى که قضاى روزه رمضان را گرفته , اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد, مى تواند پیش از ظهر, روزه خود را باطل نماید.

مـسـالـه 1710

اگر قضاى روزه میتى را گرفته باشد, بهتر آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.

مـسـالـه 1711

اگـر بواسطه مرض یا حیض یا نفاس , روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد, لازم نیست روزه هائى را که نگرفته براى او قضا کنند.

مـسـالـه 1712

اگـر بـواسطه مرضى , روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد, قضاى روزه هائى را که نگرفته بر اوواجب نیست و باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است طعام یعنى گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد, ولى اگر بواسطه عذردیگرى مثلا بـراى مـسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند, روزه هائى را که نگرفته باید قضا کند, و احتیاط واجب آن است که براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.

مـسـالـه 1713

اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد وبعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تارمضان بعد قضاى روزه را بگیرد, باید روزه هائى را که نگرفته قـضا نماید.

و نیز اگر در ماه رمضان غیر از مرض عذر دیگرى داشته باشد و بعداز رمضان آن عذر بـرطـرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگیرد, روزه هائى را که نگرفته باید قضا کند, و بنابر احتیاطواجب براى هر روز یک مد طعام نیز به فقیر بدهد.

مـسـالـه 1714

اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمدا قضاى روزه رانگیرد, باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.

مـسـالـه 1715

اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پیدا کند, بـایـد قضا را بگیرد و هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر بـعد از برطرف شدن عذر تصمیم داشته باشد که روزه هاى خود را قضا کند ولى پیش ازآنکه قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند.

مـسـالـه 1716

اگر مرض انسان چند سال طول بکشد, بعد از آنکه خوب شد, باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد طعام به فقیر بدهد.

مـسـالـه 1717

کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, مى تواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.

مـسـالـه 1718

اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخیر بیندازد, باید قضا را بگیرد و از جهت تـاخـیـر در سال اول براى هر روز یک مدطعام به فقیر بدهد, و اما از جهت تاخیر چند سال بعدى چیزى واجب نیست .

مـسـالـه 1719

اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد, باید قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بـگیرد یا به شصت فقیر طعام بدهد یایک بنده آزاد کند, و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را بجا نیاورد, براى هر روز یک مد نیز کفاره بدهد.

مـسـالـه 1720

اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز مکرر جماع یا استمناء کند, کفاره مکرر نـمـى شود.

و اگر چند مرتبه کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, مثلا چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافى است .

مـسـالـه 1721

بعد از مرگ پدر, پسر بزرگتر باید قضاى روزه او را به تفصیلى که در نماز قضاى پدر در صفحه ( 230 ) گفته شدبجا آورد.

مـسـالـه 1722

اگر پدر غیر از روزه رمضان , روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد, احـتیاط واجب آن است که پسر بزرگترقضا نماید, ولى اگر براى روزه اجیر شده و نگرفته باشد, قـضاء آن بر پسر بزرگ لازم نیست .

و نیز اگر قضاء روزه جد بر پدر واجب بوده و پدرآنها را نگرفته , بر پسر قضاى آنها لازم نیست .

احکام روزه مسافر

مـسـالـه 1723

مـسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعت بخواند, نباید روزه بـگـیـرد, و مـسـافـرى کـه نمازش را تمام مى خواندمثل کسى که شغلش مسافرت یا سفر او سفر معصیت است , باید در سفر روزه بگیرد.

مـسـالـه 1724

مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد, ولى براى فرار از روزه مسافرت مکروه است , و همچنین است سفر قبل از روز بیست و چهارم در ماه رمضان مگر اینکه سفر براى حج یا عمره یا به جهت ضرورتى باشد.

مـسـالـه 1725

اگر غیر روزه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد, مثلا نذر کرده باشد روز مـعینى را روزه بگیرد, بهتر آن است که تا ناچار نشود در آن روز مسافرت نکند.

و اگر در سفر بـاشد, چنانچه ممکن است قصد کند که ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگیرد.

ولى ظاهر آن است که سفر جایز است و قصد اقامه واجب نیست , و در صورتى که روزه نگیرد لازم است روزه آن روز را قضاکند.

مـسـالـه 1726

اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند,نمى تواند آن را در سفر بجا آورد.

ولـى چنانچه نذر کند که روز معینى را در سفرروزه بگیرد, باید آن را در سفر بجا آورد.

و نیز اگر نـذر کـنـد روز مـعینى را چه مسافر باشد یا نباشد, روزه بگیرد, باید آن روز را اگرچه مسافرباشد روزه بگیرد.

مـسـالـه 1727

مسافر مى تواند براى خواستن حاجت سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبى بگیرد, و احوط این است که آن سه روزروزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.

مـسـالـه 1728

کسى که نمى داند روزه مسافر باطل است , اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مساله را بفهمد, روزه اش باطل مى شود, و اگرتا مغرب نفهمد, روزه اش صحیح است .

مـسـالـه 1729

اگر فراموش کند که مسافر است , یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مى باشد و در سفر روزه بگیرد, روزه او باطل است .

مـسـالـه 1730

اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید, باید روزه خود را تمام کند.

و اگر پیش از ظـهـر مـسـافـرت کـنـد, وقتى به حد ترخص برسد, در صورتى که از شب نیت سفر داشته باشد, روزه اش بـاطـل مـى شود و الا بنابر احتیاط واجب روزه را تمام کند و بعدا قضا لازم نیست .

واگر پیش از رسیدن به حد ترخص روزه را باطل کند کفاره بر او واجب است .

مـسـالـه 1731

اگـر مـسـافـر در ماه رمضان پیش از ظهر به وطنش برسد یا به جائى برسد که مـى خـواهد ده روز در آنجا بماند, چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده , باید آن روز روزه را بگیرد, و اگر انجام داده , روزه آن روز بر او واجب نیست .

مـسـالـه 1732

اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد, یا به جائى برسد که مى خواهد ده روز در آن جا بماند, نباید آن روز را روزه بگیرد.

مـسـالـه 1733

مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد, مکروه است در روزه ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملا خودرا سیر کند.

کسانى که روزه بر آنها واجب نیست

مـسـالـه 1734

کـسى که بواسطه پیرى نمى تواند روزه بگیرد یا براى او مشقت دارد, روزه بر او واجب نیست , ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد طعام – گندم یا جو یا نان و مانند اینها – به فقیر بدهد.

مـسـالـه 1735

کسى که بواسطه پیرى روزه نگرفته , اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد, لازم نیست روزه را قضا نماید.

مـسـالـه 1736

اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مى شود و نمى تواند تشنگى را تحمل کند یا براى او مشقت دارد, روزه بر او واجب نیست ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد طعام به فـقیر بدهد, و احتیاط مستحب آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد, و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد, بنابر احتیاط روزه هائى را که نگرفته قضا نماید.

مـسـالـه 1737

زنى که زائیدن او نزدیک است و روزه براى حملش ضرر دارد, روزه بر او واجب نـیـسـت , و بـاید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.

و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد, روزه بـر او واجـب نیست , و بنابر احتیاط مستحب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهدو در دو صورت روزه هائى را که نگرفته باید قضا نماید.

مـسـالـه 1738

زنـى کـه بـچـه شیر مى دهد و شیر او کم است , چه مادر بچه , یا دایه او باشد, یا بـى اجـرت شیر دهد, اگر روزه براى بچه اى که شیر مى دهد ضرر دارد, روزه بر او واجب نیست و بـایـد براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, و نیز اگر براى خودش ضرر دارد, روزه بر اوواجب نـیـسـت , و بـنـابـر احتیاط مستحب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, و در هر دو صورت روزه هـائى را کـه نـگرفته باید قضا نماید,ولى اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچه را شیر دهد یا بـراى شـیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگرى که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد, واجب اسـت که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.

و همچنین است بنابر احتیاط اگر مادر بتواند بچه خود را از شیر خشک معمولى غذادهد.

راه ثابت شدن اول ماه

مـسـالـه 1739

اول ماه به چند چیز ثابت مى شود: اول – آنکه خود انسان ماه را ببیند.

دوم – عـده اى کـه از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مى شود, بگویند ماه را دیده ایم .

و همچنین است هر چیزى که بواسطه آن یقین یا اطمینان پیدا شود.

سـوم – دو مـرد عـادل بـگـویند که در شب ماه را دیده ایم , ولى اگرصفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند, اول ماه ثابت نمى شود.

چهارم – سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مى شود, و سى روز از اول رمضان بگذرد که بواسطه آن , اول ماه شوال ثابت مى شود.

مـسـالـه 1740

اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت مى شود مگر آنکه بداند که در حکم اشتباه شده , و چنانچه حاکم شرع بگوید دو عادل نزدمن به رؤیت هلال شهادت داده اند کافى است .

مـسـالـه 1741

اول ماه با پیشگوئى منجمین ثابت نمى شود, ولى اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند, باید به آن عمل نماید.

مـسـالـه 1742

بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن , دلیل نمى شود که شب پیش , شب اول ماه بوده است , بلى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود,آن روز اول ماه محسوب مى شود, و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد معلوم مى شود که ماه در شب سابق بوده است .

مـسـالـه 1743

اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد, چنانچه بعد ثابت شود که شـب پـیش اول ماه بوده , باید روزه آن روز را قضا نماید, و چنانچه در اثناء روز ثابت شود باید بقیه روز را امساک کند و بعد از رمضان قضا نماید.

مـسـالـه 1744

اگر در شهرى اول ماه ثابت شود, در شهرهاى دیگر چه دور باشند چه نزدیک چه در افـق مـتحد باشند یا نه نیز ثابت مى شود در صورتى که در شب مشترک باشند ولو به اینکه اول شب یکى آخر شب دیگرى باشد.

مـسـالـه 1745

اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود, مگر انسان بداند که تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگرى بوده که شرعامعتبر است .

مـسـالـه 1746

روزى را که انسان نمى داند آخر رمضان است یا اول شوال , باید روزه بگیرد, ولى اگر در اثناء روز بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.

مـسـالـه 1747

اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند, باید به گمان عمل نماید.

و اگر آن هـم مـمـکن نباشد, هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است , ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته , دوباره یک ماه روزه بگیرد.

روزه هاى حرام و مکروه

مـسـالـه 1748

روزه عید فطر و قربان , صحیح نیست .

و نیز روزى را که انسان نمى داند آخر شعبان است یا اول رمضان , اگر به نیت اول رمضان روزه بگیرد صحیح نیست .

مـسـالـه 1749

اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بین برود, روزه او باطل است ,واحتیاط واجب آن است که اگر حق شوهر هم از بین نرود,بدون اجازه او روزه مستحبى نگیرد.

مـسـالـه 1750

روزه مستحبى اولاد, اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود حرام است .

مـسـالـه 1751

اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبى بگیرد, و در بین روز پدر او را نهى کند, چنانچه مخالفت او موجب اذیتش باشد بایدافطار نماید.

مـسـالـه 1752

کسى که مى داند روزه براى او ضرر ندارد, اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد, باید روزه بـگیرد, و کسى که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد, اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد, بـایـد روزه نـگیرد, و اگر روزه بگیرد صحیح نیست , و اگر شک کند روزه براى اوضرر دارد یا نه دکتر حاذق موثق بگوید ضرر دارد یا ندارد لازم است از قول او تبعیت کند.

مـسـالـه 1753

اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد, و از آن احتمال , ترس براى او پیدا شود,چنانچه احتمال او در نظر مردم بجاباشد,نباید روزه بگیرد,واگر روزه بگیرد صحیح نیست .

مـسـالـه 1754

کسى که عقیده اش این است که روزه براى او ضرر ندارد, اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته ,بنابر احتیاط واجب باید قضاى آن را بجا آورد.

مـسـالـه 1755

غیر از روزه هائى که گفته شد, روزه هاى حرام دیگرى هم هست که در کتابهاى مفصل گفته شده است .

مـسـالـه 1756

روزه روز عاشورا و روزى که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است .

روزه هاى مستحب

مـسـالـه 1757

روزه تـمام روزهاى سال , غیر از روزهاى حرام و مکروه که گفته شد, مستحب است , و براى بعضى از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است :

1- پـنـجـشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولى که بعد از روز دهم ماه است , و اگر کسى آنها را بجا نیاورد, مستحب است قضا نماید,و چنانچه اصلا نتواند روزه بگیرد, مستحب است براى هر روز یک مد طعام یا 6/12 نخود نقره سکه دار به فقیر دهد.

2- سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه .

3- تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از این دو ماه اگرچه یک روز باشد.

4- روز عید نوروز.

5- روز چهارم تا نهم شوال .

6- روز بیست و پنجم و بیست ونهم ذى قعده .

7- روز اول تـا روز نـهم ذى حجه ( روز عرفه ), ولى اگر بواسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند روزه آن روز مکروه است .

8- روز عید سعید غدیر ( 18 ذى حجه ).

9- روز مباهله (24 ذى حجه ).

10- روز اول و سوم و هفتم محرم .

11- روز میلاد مسعود پیغمبر اکرم (ص ) ( 17 ربیع الاول ).

12- روز پـانـزدهم جمادى الاولى , و نیز مستحب است روز مبعث حضرت رسول اکرم (ص ) ( 27 رجـب ) را روزه بـگیرد, و اگر کسى روزه مستحبى بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند, بلکه اگـر بـرادر مـؤمـنـش او را به غذا دعوت کند مستحب است دعوت او را قبول کند, و دربین روز اگرچه بعد از ظهر باشد افطار نماید.

مواردى که مستحب است انسان از کارهائى که روزه را باطل مى کند خوددارى نماید

مـسـالـه 1758

براى پنج نفر مستحب است در ماه رمضان – اگرچه روزه نیستند – از کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نمایند: اول مـسـافـرى کـه در سفر کارى که روزه را باطل مى کند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جائى که مى خواهد ده روز بماندبرسد.

دوم مسافرى که بعد از ظهر به وطنش یا به جائى که مى خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.

سوم مریضى که پیش از ظهر خوب شود و کارى که روزه را باطل مى کند, انجام داده باشد.

چهارم مریضى که بعد از ظهر خوب شود.

پنجم زنى که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.

مـسـالـه 1759

مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند.

ولى اگر کـسـى منتظر او است یا میل زیادى به غذادارد که نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند, بهتر است اول افطار کند, ولى به قدرى که ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن بجا آورد

 

برگرفته از توضیح المسائل استاد الفقهاء والمجتهدین

میرزا جواد تبریزی (ره)




  • فارسی بوک | ماه موزیک | راه بلاگ