چند نکته
ترجیحا این چای ها را با عسل،خرما یا توت میل کنید.اگر مبتلا به دیابت هستید با عسل میل کنید.چای را می توان با چند قطره آبلیموی تازه میل کرد.
-چای گل گاو زبان و سنبل الطیب: طبیعت:گرم و تر
طرز تهیه: دو قاشق غذاخوری(یک مشت)گل گاو زبان + یک قاشق غذا خوری(یک مشت کوچک)سنبل الطیب + دو لیوان آب جوش + نبات،نیم ساعت دم بکشد تا به رنگ قرمز آلبالویی در آید.
2- چای زیر فون: طبیعت:گرم
مصرف زیاد موجب پایین آمدن فشار خون خواهد شد.
هشدار:برای خانم های باردار ممنوع است.
طرز تهیه:یک مشت زیرفون + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم ده دقیقه بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم به مدت طولانی دم بکشد تا خوب رنگ بیندازد.
طرز تهیه:یک مشت کوچک بادرنج بویه + دو لیوان آب سرد روی شعله مستقیم قرار دهید تا به نقطه جوش برسد سپس با شعله غیر مستقیم خوب دم بکشد.
طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری زیرفون + یک قاشق مرباخوری بادرنج بویه + دو لیوان آب جوش،باشعله مستقیم و ملایم حدود یک ساعت بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
طرز تهیه:یک مشت بزرگ زیرفون + یک مشت کوچک به لیمو + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم و ملایم،حدود یک ساعت بجوشد،سپس با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
6-چای دارچین طبیعت:گرم
طرز تهیه:چند عدد چوب دارچین + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم آرام جوش آورده سپس با شعله غیر مستقیم دو الی سه ساعت دم بکشد تا به رنگ آلبالویی درآید.
7-چای زنجبیل طبیعت:گرم و خشک
طرز تهیه:نصف قاشق چای خوری زنجبیل(بسته به ذائقه خود)در یک لیوان آب جوش ریخته و در ظرف را گذاشته تا حدود ده دقیقه بماند سپس با کمی عسل مخلوط کرده،میل نمایید.
8-چای زعفران طبیعت:گرم
خواص:منضج و مصلح عفونت بلغمی،محرک نیروی جنسی و قوای مفزی،مفرح،نشاط آور،خنده آور،ادرار آور،خلط آور،آرامبخش،مقوی کبد و جهاز تنفسی،آشامیدن یک مثقال آن جهت تسریع در زایمان،تسکین آسم و سیاه سرفه،ضد:سرفه،حساسیت و کرم خوردگی دندان
9-چای نعناع طبیعت:گرم
طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + سه لیوان آب جوش با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
10-چای پونه طبیعت:اوایل بهار :گرم؛پاییز:خشک
طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
11-چای چلتوک برنج طبیعت:گرم
طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب جوش،با شعله مستقیم پنج دقیقه بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم یک ساعت دم بکشد.
هشدار: برای خانم ها ممنوع است.
12-چای گلپر طبیعت:گرم و خشک
طرز تهیه:یک قاشق مربا خوری رادر یک لیوان آب جوش ریخته،ظرفی را در آن گذاشته،می گذارید پانزده دقیقه بماند تا به رنگ زرد درآید.
13-چای کوهی طبیعت:گرم
طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب وش با شعله غیر مستقیم مدتی دم بکشد.
14-چای میوه نسترن طبیعت:معتدل و خشک
طرز تهیه:پانزده عدد را در یک قوری + دو لیوان آب سرد،با شعله مستتقیم جوش آید سپس شعله را کم کنید تا با همان شعله مستقیم یک ساعت باشد تا آب آن به تدریج بخار شود سپس با شعله غیر مستقیم سه ساعت دم بکشد.
15-چای بابونه طبیعت:معتدل،دیم آن گرم و خشک
طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم مدتی دم بکشد.
طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
17-چای آویشن طبیعت:گرم
طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
18- چای اکلیل کوهی طبیعت:گرم ومعتدل
خواص: گیاه معجزه گر قوی مقوی اعصاب، ادرادآور، پاک کننده ریه ها، بادشکن، تسکین درد کبد، برای تنگی نفس ، مفید برای بیماریهای عصبی وتشج، تقویت معده وبدن، ضد عفونت کلیه،صفرا، بلغم ، دلهره، اضطراب، آسم ،زکام، سیاه سرفه، دردهای رماتیسمی استخوان وکمر، سنگ کلیه ومثانه، کیسه صفرا، میگرن، بیخوابی، غلظت خون.
طرز تهیه: دو قاشق غذا خوری + دو لیوان آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
19- چای گزنه طبیعت:گرم و خشک
خواص: تحلیل ورم های سخت، چاق کننده بدنفباز کننده انسداد کبدو طحال، وفم رحم، تنقیه کننده ریه و معده، افزایش نیروی جنسی،ضد قند خون،غلظت خون،چربی،صفرا، بلغم، سنک کلیه، سرطان، امراض کلیوی و خون در ادرار، خونریزی ها، ریزش مو، خستگی، انگل، کرم روده
طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
20- چای مرزنجوش طبیعت:گرم
خواص: آرام بخش اعصال، بهترین داروی میگرن کهنه ودرد شقیقه ها وسردرد،خلط اور،تب بر،اشتها آور،تقویت عمومی بدن،ضد نفخ و ورم معده، اسهال، اخلاط مضره، سرما خوردگی.
طرز تهیه:ا مشت کوچک + دو لیوان آبجوش در کتر ریخته با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
21- چای ریوند چینی طبیعت:گرم و خشک به سمت تری
خواص: ضد برودت معده و کبد، ضد سرفه مزمن، تنگی نفس، سل، زخم ریه، زخم رودهف استسقاء، یرقان، مسهل اخلاط غلیظه و رقیقه، مدر، ضد دردهای کلیه، مثانه ورحم.
طرز تهیه: چند تکه از آن را + مقداری آب که آن را بپوشاند با شعله مستقیم آرام جوش آورده بعد آن را با شعله غیز مستقیم 2 الی 3 ساعت دم بکشد تا به رنگ آلبالویی در آید .
22- چای استخودوس طبیعت: گرم وخشک
خواص: آرام بخش اعصاب ، تقویت کننده سلولهای مغز، افزایش شیر مادر، تحلیلی نفخ و گاز روده، فرح آور، باز کننده انسداد عروقی، مسهل بلغم و سودا خصوصا سودای مغز، ضد میگرن، زکام ، اسم، برونشیت، دل پیچه، رماتیسم، درد سینه، تنگی نفس، سرفه ، اگزما، ضد عفونی کننده دستگاه مجاری ادراری، در اکثر بیمارریها کاربرد دارد.
طرز تهیه: دو قاشق غذا خوری + دو لیوان آبجوش ،در کتری ریخته با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
23- چای فلوس طبیعت:معتدل
خواص: مسهل صفرا، دافع اخلاط فاسد، ضد: افسردگی ، صرع، میگرن ، بواسیر، یبوست مزاج؛ تقویت: اعصاب، قلب، مجاری ادرار، دستگاه تنفسی.
طرز تهیه: یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب سرد؛ با شعله مستقیم کمی بجوشد بعد با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
24- چای زیر ه سیاه طبیعت: بسیار گرم
خواص: لطیف کننده، قابض، برطرف کننده بادهای غلیظ، بالا برنده فشار خون، سوزاننده چربی اضافی، تصفیه خون، مدر، افزایش شیر مادر، تحلیلی گاز معده و روده، درمان تنگی نفس، تحریک اشتها؛ تقویت: قلب وعروق معده.
طرز تهیه: 1 قاشق مربا خوری + دو لیوان آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
25- چای بهار نارنج
خواص:آرامبخش، مفرح، نشاط آور، اشتها آور؛ تقویت: قلب، اعصاب، نیروی جنسی؛ رفع دل پیچه و گاز معده، تسکین درد سینه و سردرد های عصبی.
طرز تهیه: یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.
26- چای برگ درخت به طبیعت: گرم ومعتدل
خواص: قابض ، نرم کننده سینه، مقوی قلب، مفرح، نشاط آور.
طرز تهیه: 10 تا 15 عدد برگ را 20 دقیقه خیسانده و بشویید و در یک لیتر آب در قوری ترجیحا ظرف مسی حرارت دهید و به محض اینکه به جوش آمده فورا شعله را ملایم کنید تا آب بدون حرکت شروع به بخار کند و گاهی برگ ها را بر هم بزنید زمانیکه 3/1 بخار شد چای آماده است. (می توانیداز هل یا چوب دارچین برای برای معطر کردن استفاده کنید)
27- چای افتیمون
طبیعت: گرم و خشک
خواص: تحلیل برنده ورم ها، لطیف کننده، بازکننده انسداد و مفرح قلب، جهت بیماری های مغز و اعصاب مانند سردرد، تشنج، افسردگی، کاووس و وسواس و بیماری های مفاصل مفید است. به تنهایی مسهل بلغم و سودا و با بنفشه مسهل صفرا می باشد.
از آنجایی که بسیار لطیف و ضعیف است جوشاندن و کوبیدن آن سبب از بین رفتن خاصیت آن می شود. برای آرامش و تقویت اعصاب دم کرده افتیمون بخورید. تاثیر آن روی سر خوب است. برای آلزایمر نیز مفید است.
هشدار: مصرف زیاد آن برای گرم مزاجان مضر است.
طرز تهیه: هنگام مصرف نباید آن را نرم کوبید و یا زیاد جوشاند، بلکه باید با شعله غیر مستقیم و خیلی آهسته و طولانی مدت دم کنید.
پس از توصیه های سلامتی به منظور مصرف صبحانه به عنوان یک وعده غذایی؛ برخی از توصیه های دیگر عبارتند از:1- لبنیات به دلیل طبع سردی که دارند نباید بدون مصلح مصرف شوند زیرا ایجاد کسالت و خواب آلودگی می کنند. این مصلحات عبارتند از: عسل، خرما، زیره، نعنا، گردو، سیاه دانه.2- استفاده از چای شیرین لابه لای لقمه ها توصیه نمی شود؛ زیرا باعث رقیق شدن شیره معده شده و محتویات معده را به سرعت خارج می کند قبل از آنکه عملیات هضم به طور کامل صورت گرفته باشد. 3- اگرچه همه ما به نوشیدن چای سیاه عادت کرده ایم ولی باید بدانیم که این چای در مقایسه با چای سبز و دم کردنی های سنتی ایران، از ارزش بسیار کمتر و عوارض بیشتری برخوردار است. 4- امروزه نان های متنوعی در دسترس هستند که بهترین آنها نان های کامل سبوس دار تیره رنگ و بدترین آنها نان های فانتزی و سفید هستند. اگرچه همه نان ها برکت خدا هستند ولی سعی می کنیم سالم ترین برکات را در سفره بگذاریم. این نان های مفید موجب کاهش ابتلا به یبوست، پوکی استخوان، کم خونی، چربی خون ودیابت می شوند و به سیستم گوارش نیز فشار زیادی وارد نمی کنند و آن را خسته و فرسوده نمی سازند. 5-کافئین مواد غذایی گوناگون مثل چای، قهوه، شکلات، برخی از آدامس ها و نوشابه های گاز دار، باعث عدم تمرکز و بی قراری دانش آموز و ایجاد مشکلات یادگیری می شود.6-به صبحانه مدارس به عنوان جایگزین صبحانه منزل نگاه نکنیم. در مدرسه برای تنوع غذایی، محدودیت هایی وجود دارد. از طرف دیگر زمان صبحانه در مدرسه معمولا ساعاتی پس از شروع کلاس هاست و مشاهدات علمی نشان داده که عملکرد مغزی حدود یکی دوساعت پس از مصرف صبحانه به محدوده ایده آل می رسد. بنا براین عملا چند ساعت اول روز با میزان هوشیاری و تمرکز اندک می گذرد !ساعات پایانی هم که با خستگی و کسالت سپری می شود !( چه می ماند؟!) رژیم های غذایی مناسب برای صبحانه کره و عسل یا مربا، خامه و عسل یا مربا، سرشیر و عسل یا مربا، ارده و عسل یا مربا، تخم مرغ نیمرو عسلی، تخم مرغ آب پز عسلی(هر دو با پودر آویشن یا گلپر)، خوراک سیب زمینی، شیر و خرما، حلوا ارده، شیر و انجیر خشک، شیر و عسل با مغز بادام، شکلات صبحانه سنتی، نان شیرمال با شیر و عسل یا مربا، نان و خرما با شربت آبلیمو، خوراک کله جوش با خرما، حلوای سنتی، خوراک لوبیا، خوراک عدسی، فرنی، شیر برنج، انواع حلیم، نان شیرمال با خاکشیر و گلاب و عسل، املت سیب زمینی، حلوای خرما، خوراک ذرت، کشک کدو یا بادمجان، کله پاچه. نکته(1): بهتر است این مواد با نان برشته کامل سبوس دار میل شود.نکته(2): بسیاری از این مواد می توانند به جای ناهار یا شام هم به کار روند.نکته(3): تمام این موارد را می توان با میوه های فصل یا آبمیوه تازه همراه کرد.نکته(4): به جای چای سیاه می توان از چای سبز، شربت آبلیمو، خاکشیر، شیر و عسل، عرقیات مناسب طبع و فصل، شیره آجیل ها و دم کرده های سنتی مقوی مانند: بادرنجبویه وزیرفون، به لیمو و دارچین، زیرفون و زنجبیل، رزماری، اسطوخودوس، نعنا، پونه، مرزنجوش، گلپر، چای کوهی، بهار نارنج و... همراه با گلاب و لیمو و هل و زعفران استفاده کرد.
|
||||
|
شهادت
سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. فاطمه (علیها السلام) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچهای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، 18 سال بیشتر نمیگذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.
فاطمه (علیها السلام) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنا بر گفته معتبرترین کتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان، از ابابکر و عمر خشمگین بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبیعی است که دیگر حتی تأسف ابیبکر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (علیها السلام) سودی نخواهد بخشید.
تغسیل و تدفین
مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه (علیها السلام)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه (علیها السلام) بودند؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (علیها السلام) به تأخیر افتاده است. لذا مردم پراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (علیه السلام) بنا بر وصیت فاطمه (علیها السلام) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (در حالی که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند.) امر فرمود: تا عدهای از صحابه راستین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را که البته مورد رضایت فاطمه (علیها السلام) بودند، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند. (و اینان از 7 نفر تجاوز نمیکردهاند). پس از حضور آنان، امیر مؤمنان بر فاطمه (علیها السلام) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه مینمودند، به تدفین فاطمه (علیها السلام) پرداخت. هنگامی که تدفین فاطمه (علیها السلام) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمود و گفت:
"سلام بر تو ای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسول خدا، صبر و شکیباییام از فراق حبیبهات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت... ما از خداییم و بسوی او باز میگردیم... به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته..."
امروزه پس از گذشت سالیان متمادی همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفی است و کسی از محل آن آگاه نیست. مسلمانان و بخصوص شیعیان در انتظار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بزرگترین منجی الهی و یازدهمین فرزند از نسل فاطمه (علیها السلام) در میان ائمه میباشند تا او مزار مخفی شده مادر خویش را بر جهانیان آشکار سازد و به ظلم و بی عدالتی در سراسر گیتی، پایان دهد.
سخنان فاطمه
از فاطمه (علیها السلام) سخنان فراوانی بر جای مانده، که پارهای از آنان مستقیماً از او نقل شده است و به نیکی میتوان گوشهای از علو مقام و ژرفای علم و معرفت او را در این کلمات دریافت و پارهای دیگر نیز بواسطه او، از وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت گشته است که به نوبه خود بیانگر ارتباط نزدیک او با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عمق درک و فهم فاطمه (علیها السلام) میباشد. در این مجال، جهت رعایت اختصار تنها به دو مورد از کلماتی که مستقیماً از فاطمه (علیها السلام) نقل شده اشاره مینماییم:
1- قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام): "من اصعد الی الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته"
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: "هر کس عبادت خالص خود را به سوی پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترین مصلحت خود را به سوی او میفرستد."
2- قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام) فی قسم من خطبة الفدکیة: "فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک، و الصلوه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماًء فی الرزق، و الصیام تثبیتاً للإ خلاص، و الحج تشییداً للدین، و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للملة، و اما متنا اماناً من الفرقه، و الجهاد عزا للإسلام، و الصبر معونة علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحة للعامه، و بر الوالدین وقایه من السخط، وصلة الأرحام منماة للعدد، و القصاص حصناً للدماء، و الوفاء بالندر تعریضاً للمغفره، و توفیة المکائیل و الموازین تغییراً للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیهاً عن الرجس، و اجتناب القذف حجاباً عن اللعنة، و ترک السرقة ایجاباً للعفة، و حرم الله الشرک اخلاصاً له بالربوبیه، فاتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اطیعو الله فیما امرکم به و نهاکم عنه فانه" انما یخشی الله من عباده العلماء."
فاطمه زهرا (علیها السلام) در قسمتی از خطبه فدکیه میفرمایند: "پس خداوند ایمان را موجب پاکی شما از شرک، نماز را موجب تنزیه و پاکی شما از (آلودگی) تکبر، زکات را باعث تزکیه و طهارت روح و روان و رشد و فزونی در روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را باعث استواری دین، دادگری و عدل را موجب انسجام و تقویت دلها، اطاعت و پیروی از ما را باعث نظم و آسایش ملت، رهبری و پیشوایی ما را موجب امان از جدایی و تفرقه، جهاد را موجب عزت و شکوه اسلام، صبر و پایداری را کمکی بر استحقاق و شایستگی پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامه مردم، نیکی به پدر و مادر را سپری از خشم پروردگار، پیوند و پیوستگی با ارحام و خویشاوندان را موجب کثرت جمعیت، قصاص را موجب جلوگیری از خونریزیها، وفا به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهیز از کم فروشی را موجب عدم زیان و ورشکستگی، نهی از آشامیدن شراب را به خاطر پاک بودن از پلیدی، دوری جستن از قذف (تهمت ناروای جنسی) را انگیزهای برای جلوگیری از لعن و نفرین، پرهیز از دزدی را موجب حفظ عفت و پاکدامنی قرار داد و خداوند شرک ورزیدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود که بندگان در بندگی خود نسبت به ربوبیت او اخلاص پیشه کنند، پس "از خداوند بدان گونه که شایسته است پرهیز داشته باشید و تقوا پیشه کنید و جز درحال مسلمانی از دنیا نروید." و خدا را در آنچه که شما را بدان امر میکند و آنچه که نهی میکند فرمان برداری کنید. زیرا "تنها بندگان دانا از خداوند خوف و ترس دارند."
فاطمه (علیها السلام) و فدک
از دیگر ستمهایی که پس از ارتحال پیامبر در حق فاطمه (علیها السلام) روا داشته شد، مسأله فدک بود. فدک قریهای است که تا مدینه حدود 165 کیلومتر فاصله دارد و دارای چشمه جوشان و نخلهای فراوان خرماست و خطهای حاصلخیز میباشد. این قریه متعلق به یهودیان بود و آن را بدون هیچ جنگی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیدند؛ لذا مشمول اصطلاح انفال میگردد و بر طبق صریح قرآن، تنها اختصاص به خداوند و پیامبر اسلام دارد. پس از این جریان و با نزول آیه «و ات ذا القربی حقه»، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر طبق دستور الهی آن را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. فاطمه (علیها السلام) و امیر مومنان (علیه السلام) در فدک عاملانی داشتند که در آبادانی آن میکوشیدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را برای فاطمه (علیها السلام) میفرستادند. فاطمه (علیها السلام) نیز ابتدا حقوق عاملان خویش را میپرداخت و سپس مابقی را در میان فقرا تقسیم مینمود؛ و این در حالی بود که وضع معیشت آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در سادهترین وضع به سر میبرد. گاه آنان قوت روز خویش را هم در راه خدا انفاق مینمودند و در نتیجه گرسنه سر به بالین مینهادند. اما در عین حال فقرا را بر خویش مقدم میداشتند و در این عمل خویش، تنها خدا را منظور نظر قرار میدادند. (چنانچه در آیات آغازین سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابابکر با منتسب نمودن حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این مضمون که ما انبیا از خویش ارثی باقی نمیگذاریم، ادعا نمود آنچه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، متعلق به تمامی مسلمین است .
فاطمه در مقام دفاع از حق مسلم خویش دو گونه عمل نمود. ابتدا افرادی را به عنوان شاهد معرفی نمود که گواهی دهند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خویش فدک را به او بخشیده است و در نتیجه فدک چیزی نبوده که به صورت ارث به او رسیده باشد . در مرحله بعد حضرت خطبهای را در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد نمود که همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد، حاوی مطالب عمیق در توحید و رسالت و امامت است . در این خطبه که در نهایت فصاحت و بلاغت ایراد گردیده است، بطلان ادعای ابابکر را ثابت نمود . فاطمه به ابوبکر خطاب نمود که چگونه خلاف کتاب خدا سخن میگویی؟! سپس حضرت به شواهدی از آیات قرآن اشاره نمود که در آنها سلیمان، وارث داود ذکر گردیده و یا زکریا از خداوند تقاضای فرزندی را مینماید که وارث او و وارث آل یعقوب باشد. از استدلال فاطمه (علیها السلام) به نیکی اثبات میگردد بر فرض که فدک در زمان حیات پیامبر به فاطمه (علیها السلام) بخشیده نشده باشد، پس از پیامبر به او به ارث میرسد و در این صورت باز هم مالک آن فاطمه است و ادعای اینکه پیامبران از خویش ارث باقی نمیگذارند، ادعایی است خلاف حقیقت، و نسبت دادن این کلام به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امری است دروغ؛ چرا که محال است آن حضرت بر خلاف کلام الهی سخن بگوید و خداوند نیز بارها در قرآن کریم این امر را تایید نموده و بر آن تاکید کرده است. اما با تمام این وجود، همچنان غصب فدک ادامه یافت و به مالک حقیقیاش بازگردانده نشد.
باید توجه داشت صحت ادعای فاطمه (علیها السلام) چنان واضح و روشن بود و استدلالهای او آنچنان متین و استوار بیان گردید که دیگر برای کسی جای شک باقی نمیماند و بسیاری از منکرین در درون خود به وضوح آن را پذیرفته بودند. دلیل این معنا، آنست که عمر خلیفه دوم هنگامی که فتوحات اسلامی گسترش یافت و نیاز دستگاه خلافت به در آمد حاصل از آن بر طرف گردید، فدک را به امیر مؤمنان (علیه السلام) و اولاد فاطمه (علیها السلام) باز گرداند. اما بار دیگر در زمان عثمان فدک غصب گردید.
بیماری فاطمه (علیها السلام) و عیادت از او
سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانهاش و وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. گاه به زحمت از بستر برمیخاست و کارهای خانه را انجام میداد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش، خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میرساند و یا کنار مزار حمزه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر میگشت و غم و اندوه خود را بازگو مینمود.
در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری او آگاهی یافته بودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. فاطمه (علیها السلام) در این دیدار بار دیگر اعتراض و نارضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عدهای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنین برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود.
در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمیداد، اما سرانجام آنان بر بستر فاطمه (علیها السلام) حاضر گشتند. فاطمه (علیها السلام) در این هنگام، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: "هر کس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، به آنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام فاطمه (علیها السلام)، خدا و ملائکه را شاهد گرفت فرمود: "شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزد پیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود."
وصیت
در ایام بیماری، فاطمه (علیها السلام) روزی امام علی (علیه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش، فاطمه (علیها السلام) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشتهاند، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.
مقام عصمت در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام) و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بینیاز میکند . ما در این قسمت جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث، تنها اشاره مینماییم که عصمت فاطمه (علیها السلام) از لحاظ کیفیت و ادله اثبات همانند عصمت سایر ائمه و پیامبر است که در قسمت مربوطه در سایت بحث خواهد شد. بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری میفرمود: "پدرش به فدایش باد" و گاه خم میشد و دست او را میبوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی مینمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد میشد، خانه او بود. عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیدهای، این کلام را نقل نمودهاند که حضرت رسول میفرمود: "فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است." از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان میدارد که هر چه پیامبر میفرماید، سخن وحی است. پس میتوان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره میفرمود . گاه در جواب خردهگیران، لب به سخن میگشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا میفرمود: "من بوی بهشت را از او استشمام میکنم." اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده مینماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر میکند. و یا میفرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور میدارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده مینماید. پس به نیکی مشخص میشود که رضا و خشنودی فاطمه (علیها السلام)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست. به بیانی دقیقتر، او مظهر رضا و غضب الهی است. چرا که نمیتوان فرض نمود، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه (علیها السلام) را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد. نکتهای دیگر که از قرار دادن این حدیث در کنار آیات قرآن کریم بدست میآید، آنست که رضای فاطمه (علیها السلام)، تنها در مسیر حق بدست میآید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل میشود و در این امر حتی ذرهای تمایلات نفسانی و یا انگیزههای احساسی مؤثر نیست. چرا که از مقام عدل الهی، بدور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده اوست، عقوبت نماید. فاطمه (علیها السلام) پس از پیامبر با وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، فاطمه (علیها السلام) غرق در سوگ و ماتم شد. از یک طرف نه تنها پدر او بلکه آخرین فرستاده خداوند و ممتازترین مخلوق او، از میان بندگان به سوی خداوند، بار سفر بسته بود. هم او که در وجود خویش برترین مکارم اخلاقی را جمع نموده و با وصف صاحب خلق عظیم، توسط خداوند ستوده شده بود. هم او که با وفاتش باب وحی تشریعی بسته شد؛ از طرفی دیگر حق وصی او غصب گشته بود. و بدین ترتیب دین از مجرای صحیح خود، در حال انحراف بود. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه غم و اندوه خویش را در این زمینه کتمان نمینمود. گاه بر مزار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر میشد و به سوگواری میپرداخت و گاه تربت شهیدان احد و مزار حمزه عموی پیامبر را برمیگزید و درد دل خویش را در آنجا بازگو مینمود. حتی آن هنگام که زنان مدینه علت غم و اندوه او را جویا شدند، در جواب آنان صراحتاً اعلام نمود که محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصی اوست. هنوز چیزی از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگذشته بود که سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابلاغ فرمان الهی توسط ایشان در روز غدیر، مبنی بر نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان حاکم و ولی مسلمین پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، توسط عده ای نادیده گرفته شد و آنان در محلی به نام سقیفه جمع گشتند و از میان خود فردی را به عنوان حاکم برگزیدند و شروع به جمعآوری بیعت از سایرین برای او نمودند. به همین منظور بود که عدهای از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حکومت و نادیده گرفتن فرمان الهی در نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان ولی و حاکم اسلامی پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه فاطمه (علیها السلام) جمع گشتند. هنگامی که ابوبکر - منتخب سقیفه - که تنها توسط حاضرین در سقیفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بیعت با وی مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (علیها السلام) نمود تا امام علی (علیه السلام) و سایرین را به زور برای بیعت در مسجد حاضر نماید. عمر نیز با عدهای به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه (علیها السلام) شد. هنگامی که بر در خانه حاضر شد، فاطمه (علیها السلام) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جویا شد. عمر علت را حاضر نمودن امام علی (علیه السلام) و دیگران در مسجد برای بیعت با ابوبکر عنوان نمود. فاطمه (علیها السلام) آنان را از این امر منع نمود و آنان را مورد توبیخ قرار داد. در نتیجه عدهای از همراهیان او متفرق گشتند. اما در این هنگام او که از عدم خروج معترضین آگاهی یافت، تهدید نمود در صورتی که امام علی (علیه السلام) و سایرین برای بیعت از خانه خارج نشوند، خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید. و این در حالی بود که میدانست حضرت فاطمه (علیها السلام) در خانه حضور دارد. در این موقع عدهای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفتند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد. اما همچنان امیر مومنان، فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند. بدین ترتیب عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزمهای گردآوری شده و پاره آتشی که با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عدهای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و امام علی را به زور و با اکراه به سمت مسجد کشان کشان بردند. در حین این عمل، فاطمه (علیها السلام) بسیار صدمه دید و لطمات فراوانی را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظیفه و تکلیف الهی خویش در دفاع از ولی زمان و امام خود به مسجد آمد. عمر و ابوبکر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهی و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خویش را ادامه دادند.
.: Weblog Themes By Pichak :.