در رزق دو تا شرط هست یکی گفته حلالاً یکی گفته طیباً، بعضی چیزها حلال هست اما طیب نیست طیب یعنی دلپسند، از نظر فقهی باید حلال باشد.
تقوا وسیلـــه رزق بی حساب است، این یکی از اصولی است که قرآن درباره رزق گفته است برخلاف اینهایی که فکر میکنند اگر دروغ بگویند سود بیشتری دارند قرآن میگوید نان توی تقوا است : «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» (طلاق/3-2)
تقوا به چه معنا است؟
تقوا یعنی حالتی که انسان خودش را حفظ کند و گناه نکند که در این حالت خدا او را توی بن بست قرار نمیدهد.
هر کس در زندگی گیج است و میگوید که نمیدانم چه کنم این پیداست که تقوا ندارد، چون قرآن قول داده هر کس تقوا داشته باشد به درد نمیدانم، چه کنم گرفتار نمیشود.
هر کس تقوا داشته باشد بن بست ندارد و هر کس تقوا دارد خدا از راهی که گمان نمیبرد به او رزق میدهد.
اگر ما ایمان به این آیه داشته باشیم در معامله و در کار سر هم بندی نمیکنیم :
«وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ» (نحل/71) خداوند رزق بعضیها را زیاد میدهد .
دو نفر ماهیگیر میروند کنار دریا و تور میاندازند تور را که بالا میکشند یکی سه تا ماهی گرفته یکی پنج تا گرفته . آن آقایی که پنج تا ماهی گرفته هیچ قراردادی با ساحل با ماهیها و با دریا نبسته این را خدا به او داده است.
فلسفه تفاوت های در زندگی چیست؟
به هر حال باید این تفاوت ها باشد تا انسان استعدادهایش شکوفا بشود . اگر همه مردم یک جور باشند معلوم نمیشود کی صبر میکند، کی قناعت میکند، کی شجاعت دارد وکی ندارد .
به یکی میدهند ببینید غرور او را میگیرد؟! به یکی نمیدهند ببینید صبر میکند یا مرتباً ناله و ناشکری می کند؟!
توی گردنه ها و امتحانات سخت و شرایط دشوار است که به راننده تصدیق میدهند توی خیابان صاف که آدم نمیداند چه کسی راننده است.
چرا به دنبال غیر خدا می رویم؟
عامل اینکه آدم دنبال غیر خدا میرود یک سری چیزها است: مثلاً میخواهد عزیز بشود بند به یک کسی میشود میگوید ما وابسته میشویم به آمریکا که عزت آمریکا ما را هم حفظ کند . قرآن میفرماید: «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» (نساء/139) قدرت دست خداست: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» (بقره/165) بعد هم خدا ما را مسخره میکند «أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمْ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» (نساء/139) تو عزتت را از او میخواهی؟
«إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْکًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (عنکبوت/17) غیر خدایی که پهلوی او مثل طناب خم میشوی نمیتوانند برای تو رزق بشوند .
شخصی گفت من میروم با یک سیب آبروی امام صادق(علیه السلام) را میریزم . گفتند چه جوری؟ گفت میروم میگویم: ای امام صادق این رزق من هست یا نه؟ اگر امام گفت رزق تو نیست سیب را میخورم تا بگویم تو دروغ گفتی . اگر گفت که رزق تو هست نمیخورم و آنرا لگد میکنم .
پیش امام رفت و گفت: امام این سیب رزق من هست یا نه؟ امام فرمود: اگر از گلویت پائین برود معلوم میشود که رزق تو است . این دیگر نمیدانست چه کند و گیج شد. گاهی آدم دارد ولی رزق او نیست.
اگر می خواهیم اوضاع مالیتان خوب شود
حدیث داریم اگر کسی میخواهد رزق او خوب بشود بعد از نماز دعا بخواند، دعا رزق را جذب میکند نه مشتری. حرکت برای رزق خوب است؛ خیلیها میگویند کار نداریم! چرا کار هست منتهی ایشان باید بلند شود و حرکت کند .
گاهی رزق انسان در مسافرت است. روایت داریم اگر رزق شما دیر رسید گیج نشوید و دست به گناه نزنید دست به حرام نزنید صبر کنید میرسد .
روایت داریم که خداوند رزق همه مردم را حلال مقدر کرده است، خدا رزق حرام به کسی نمیدهد. اگر کسی تقوا داشته باشد و چند روزی دندان روی جگر بگذارد رزق حلال برای او میآید ، اما کسی که پرده دری کند و به حرام بپرد خداوند از رزق حلال کم میآرود.
گناه، مانع رزق است
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ» (إقبالالأعمال، ص706) گناه رزق را قیچی میکند .
بعد از غذا و قبل از غذا شستن دست ها در رزق اثر دارد به خصوص با حوله هم خشک نکنید چون ممکن است خود آن دستمال و حوله در رزق اثر داشته باشد.
بین الطلوعین دنبال کار رفتن در رزق اثر دارد . در تحصیل رزق عزت خودتان را از دست ندهید . در رزق با وقار باشید ، گیج نشوید . نماز شب رزق آدم را گوارا میکند ، نماز شب در رزق اثر دارد. استغفار و عذرخواهی از گناه در رزق اثر دارد .
شکر نعمت رزق را زیاد میکند: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ» (إبراهیم/7)
نیت گناه رزق را کم میکند، در سوره قلم داستانی را نقل میکند که چند برادر باغ میوهای داشتند نیت کردند که از این میوهها به احدی ندهند . چون پدرشان هر سال از این میوهها به فقرا میداد ، وقتی پدر مرد بچهها گفتند ما نمیدهیم، بعد گفتند فقرا میفهمند میآیند در باغ، گفتند خوب سحر میرویم میوهها را میچینیم. نیت کردند به فقرا ندهند وقتی خوابیدند صاعقهای آسمانی آمد: «فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ» (قلم/20 و 21) قرآن میگوید که سحر بلند شدند دیدند که باغ آنها خاکستر شده است. نیت گناه رزق را کم میکند.
زکات رزق را زیاد میکند، درخت انگور را وقتی قیچی میکنی از شاخه کم میشود ولی به بار آن اضافه میشود.
زیارت امام حسین(علیه السلام) رزق را زیاد میکند. همیشه آدم با وضو باشد این هم رزق را زیاد میکند.
دو کانال مهم برای رزق و روزی
برای رزق دو تا کانال داریم ؛
کانال یک : تلاش
کانال دو : دعا
باید دو بال داشته باشیم با اینکه خدا میدهد و خدا میگیرد اما در عین حال شما باید تلاش کنید. آمدند به امام گفتند: فلانی توی خانه نشسته است دعا میکند برای رزقش، امام فرمود: این دعا مستجاب نمیشود .
یکی از آن گروه هایی که دعایشان مستجاب نمی شود کسی است که در خانه بنشیند و برای رزق و روزی اش به دعا اکتفا کند .
دو شرط اساسی در رزق
ما هفت، هشت تا بخور «کُلُوا» توی قرآن داریم اما بخور خالی نیست یک جا گفته: «کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ» (بقره/172) بخورید و شکر کنید، یک جا میگوید: «فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا» (حج/28) بخورید به دیگران هم بدهید. جای دیگر می فرماید: «کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا» (طه/81) بخور طغیان نکن .
خلاصه بخور بخور خالی توی قرآن نداریم و این بدان معنی است که انسان وقتی رزق دارد مسئولیت هم دارد.
در رزق دو تا شرط هست یکی گفته حلالاً یکی گفته طیباً، بعضی چیزها حلال هست اما طیب نیست طیب یعنی دلپسند، لقمه از نظر فقهی باید حلال باشد.
رزق هماهنگ با جامعه
مراعات جامعه را هم بکنیم. به امام صادق(علیه السلام) گفتند وضع مردم بد شده است . فرمود اگر وضع مردم بد شده است چرا نان گندم بخوریم گندم و جو را قاطی کنید .
گفتند آقا وضع بدتر شده است. امام فرمود : پس نان جو میخوریم . یعنی آدم باید زندگی خودش را با فقرا تطبیق بکند. استفاده از رزق باید هماهنگ باشد با جامعه.
حضرت سه بار تکرار کردند که برای دیگران، پشت سرشان دعا کن تا روزی برایتان سرازیر شود!
مقدمه:
از ماندگارترین و مفیدترین و هدایتگرترین گنجینههای معنوی تشیّع، وصیّت ها و نصیحت هایی است که از امامان معصوم علیهالسلام به یادگار مانده است، این وصیّت ها، وصیّت های اصطلاحی که درباره مال و اموال باشد، نیست، بلکه وصیّت های معنوی و اخلاقی است که جنبه موعظه و هدایتگری دارد، و این هدایتگری میتواند در طول تاریخ ادامه داشته باشد.
این وصیّت ها از تک تک معصومان و امامان، از پیامبر گرفته تا علی و امامان به دست ما رسیده است آنچه در این مقال به دنبال ارائه آن هستیم، گوشههایی از وصیّت های حضرت باقر علیهالسلام است که نسبت به برخی افراد داشته. امید که بتواند مفید و راهنما و راهگشا باشد.
یکی از ارزشمندترین سفارشاتی که از امام محمد باقر علیه السلام رسیده است وصیّتی است که به درخواست یکی از دوستان ایشان ارائه شده است. امام در پاسخ آن مرد فهیم تنها به گفتن سه جلمه اکتفا کرده است. اما سه جملهای که یک دریا سخن در آن و یک زندگی سعادت در آن نهفته است.
1ـ «اوصیک بتقوی اللّه؛ تو را به تقوای الهی در خودنگهداری توصیه میکنم».
این جمله هر چند کوتاه است ولی اگر نگاه و نظری به قرآن داشته باشیم به خوبی میفهمیم که از جایگاه با عظمت و با اهمیّت برخوردار است. در یک نگاه اجمالی به قرآن به این نکات درباره تقوا برمی خوریم:
تقوا، ملاک برتری فرد بر انسانهای دیگر: «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(1)
تقوا، زمینه پذیرش هدایت الهی را فراهم میکند: «هدی للمتّقین»(2)
تقوا، وسیله برای دریافت علم الهی و ویژه است: «اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»(3)
تقوا، وسیله دریافت رحمت الهی است: «اتقوا لعلّکم ترحمون»(4)
تقوا، معیار قبولی اعمال و طاعات: «انّما یتقبل اللّه من المتّقین»(5)
تقوا، وسیله دریافت رزق از طرق غیر منتظره: «و یرزقه من حیث لا یحتسب»(6)
تقوا، وسیله برای در بن بست قرار نگرفتن: «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(7)
تقوا، عامل توجه و حمایت و همراهی خاص خداوند: «ان اللّه مع المتّقین»(8)
تقوا، عامل عاقبت به خیری است: «والعاقبة للمتّقین»(9)
تقوا، فلسفه عبادت(10) و بسیاری از دستورات اسلامی چون روزه(11) و... میباشد.
2ـ «وَ اِیّاکَ وَ المِزاح فَاِنَّه یُذهِب هَیبةَ الرّجُل وَ ماءَ وَجهِه؛ از شوخی بپرهیز، زیرا شوخی هیبت مرد و آبروی او را میبرد.»
البته باید به نکاتی درباره "شوخی" توجّه داشت:
یک: شوخی اگر از دائره حق خارج نشود ممدوح است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله فرمود: «انّی امزح ولا اقول الّا حقّاً؛ من مزاح میکنم ولی جز حق نمیگویم»(12). باید توجه داشت که در شوخی دروغ گفته نشود، غیبت کسی نشده و موجب آزار و تمسخر کسی نگردد و...
دو: اصل شوخی و مزاح نمودن ممدوح است حضرت صادق علیهالسلام فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او از "دَعابه" وجود دارد، عرض کردم: دعابة چیست؟ فرمود: «المزاح».(13) این مطلب بیانگر این است که مومن باید در روابط اجتماعی خود بشاش و اهل بگو و بخند باشد.
سه: مزاح ممدوح نیز نبای از حَد و مرز عبور کند و زیاد شود و گرنه مذموم میشود، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «کَثرَةُ المِزاح یُذهب بماءِ الوجه؛ زیاد مزاح کردن آبروی انسان را میبرد.»(14)
با این نکات روشن شد که در کلام حضرت باقر علیهالسلام نیز مقصود زیاد شوخی کردن و از حق و اندازه خارج شدن است.
3ـ «و علیک بالدّعاء لاخوانک بظهر الغیب فانّه یهیل الرّزق، بقولها ثلاثاً؛(15) بر تو باد به دعا کردن برای برادرانت (از اهل ایمان) در غیاب آنها، زیرا که این کار روزی را سرازیر میکند، حضرت این جمله را سه بار فرمود».
دعا گاه برای مسائل دنیوی است و گاه مسائل معنوی و آخرتی، دعا برای دنیا گاه برای خود انسان است و گاه برای دیگران، و همین طور دعا در مسائل معنوی یا برای خود شخص است و یا دیگران.
از بین اقسام دعا، بهترین دعا آن است که در حق برادران دینی و دیگران باشد. در این باره زیاد شنیدهاید. یکی از معروف ترین آنها ماجرایی است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل میکنند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «اذا دعا احدٌ فلیعمّ فانّه اوجب للدّعاء و من قدّم اربعین رجلاً من اخوانه قبل ان یدعوا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛(16) هرگاه کسی خواست دعا کند دعای خود را عمومیّت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) زیرا فراگیری لازمتر است برای دعا نمودن، و کسی که جلو اندازد چهل نفر نفر از برادران (مؤمن) خود را قبل از دعا کردن برای خودش، دعایش در حق آنان و خودش مستجاب میشود.»
گروه دین و اندیشه
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1. سوره حجرات، آیه 13.
2. سوره بقره، آیه 2.
3. سوره بقره، آیه 282.
4. سوره انعام، آیه 155.
5. سوره مائده، آیه 27.
6. سوره طلاق، آیه 3.
7. سوره طلاق، آیه 2.
8. سوره توبه، آیه 36.
9. سوره اعراف، آیه 128.
10. سوره بقره، آیه 21.
11. سوره بقره، آیه 183.
12. منتخب میزان الحکمه، ص 464، ش 5797.
13. همان، ش 5801.
14. همان، ش 5804.
15. میزان الحکمه محمدی ری شهری، ترجمه حمید رضا شیخی، دارالحدیث، اوّل، 1377، ج 14، ص 6820.
16. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، داراحیاء التراث، ج 93، ص 313، ح 17، منتخب میزان الحکمه، همان، ص 184، ج 1، حدیث 2143.
تبیان
مردی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله هر روز به دیدار آن حضرت می رسید. چند روزی نتوانست به نزد رسول خدا (ص) برود? وقتی به حضور آن حضرت رسید? حضرت از او پرسیدند: چه چیزی باعث شد که چند روزی دیر نزد ما بیایی؟ مرد پاسخ داد: بیماری و فقر. حضرت فرمودند: آیا به تو دعایی یاد نداده ام که هرگاه بخوانی بیماری و فقر را از تو زائل کند؟ ... این دعا را بخوان:
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لایَمُوتُ
وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ
یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً
آن شخص به خواندن این دعا مداومت نمود? پس از مدتی نزد حضرت آمد و گفت: خداوند بیماری و فقر را از من برد.
سنگ کلیه و روش های درمان سنگ کلیه سنگ کلیه-سنگ کلیه ذرات کوچک و سخت که در یک یا هر دو کلیه تشکیل شده و گاهی به داخل حالب ها (لوله های عضلانی باریکی که ادرار را از کلیه ها به مثانه منتقل می کنند) انتقال یابند. سنگ کلیه از نظر اندازه از یک دانه شن تا حدود یک توپ گلف متغیر بوده و ممکن است منفرد یا متعدد باشد. سنگ کلیه معمولاً بزرگسالان بالای 30 سال از هر دو جنس را مبتلا می سازد ولی در مردان شایع تر است. علایم شایع سنگ کلیه -دوره های درد شدید و پیچشی (متناوب ) به فاصله هر چند دقیقه . درد معمولاً ابتدا در ناحیه پشت ، درست پایین دنده ها، ظاهر می گردد. در طی چند ساعت یا چند روز، ناحیه درد از مسیر حرکتی سنگ از حالب به طرف کشاله ران پیروی می کند. با دفع سنگ درد بیمار متوقف می گردد. -یکی دیگر از علائم سنگ کلیه تهوع مکرر است. -دفع مقادیر اندک خون در ادرار نیز از دیگر علائم سنگ کلیه است. ادرار ممکن است کدر یا تیره به نظر برسد. علل ایجاد سنگ کلیه -دفع مقادیر بیش از حد کلسیم از ادرار در اثر اختلال غده پاراتیرویید ـ که تنظیم متابولیسم کلسیم را به عهده دارد ـ یا در اثر مصرف بیش از حد کلسیم و ویتامین ـ د -نقرس (در مورد سنگ های اسیداوریکی ) -انسداد ادراری به هر دلیل -کاهش حجم ادار ناشی از بی آبی یا آب وهوای گرم و خشک نیز از علل ایجاد سنگ کلیه است. -رژیم غذایی نامتناسب (مصرف بیش از حد کلسیم ) -سابقه خانوادگی سنگ کلیه -پرکاری پاراتیرویید نیز از دیگر علل ایجاد سنگ کلیه است. -در بستر افتادن طولانی مدت به هر دلیل -سوء مصرف الکل پیشگیری از ابتلا به سنگ کلیه -مصرف روزانه حدود 3 لیتر مایعات و عمدتاً آب خالص -اجتناب از مصرف شیر و فرآورده های لبنی در صورتی که سنگ کلیه از نوع کلسیمی ـ فسفری باشد. -خودداری از شرایطی که با تعریق بیش از حد همراه است . عواقب مورد انتظار در مورد سنگ کلیه سنگ های بزرگ معمولاً در کلیه مانده و بدون علامتند، هرچند که می توانند به کلیه آسیب بزنند. سنگ های کوچک به آسانی همراه ادرار از طریق حالب دفع می گردند. سنگ های بین این دو اندازه که از طرفی قابلیت ورود به حالب را داشته و از طرف دیگر به اندازه کافی کوچک نیستند تا عبور آنها از حالب به آسانی صورت گیرد باعث ایجاد درد شدید می گردند. این سنگ ها معمولاً در طی چند روز دفع می گردند. چنانچه حرکت سنگ متوقف شده و باعث انسداد ادراری گردد، برای پیشگیری از آسیب بیشتر کلیه باید خارج گردد. درمان سنگ کلیه اصول کلی - هنگام ادرار کردن از کاغذ صافی یا گاز استفاده کنید تا دفع سنگ مشخص شود؛ یا داخل یک ظرف شیشه ای ادرار کرده ، وجود سنگ را بررسی کرده و در صورت وجود آن را جدا کرده ، ادرار را دور بریزید. برای مشخص شدن ترکیب سنگ ، آن را نزد پزشک ببرید. سنگ کلیه,درمان سنگ کلیه,سنگ کلیه درمان سنگ کلیه و روشهای درمان سنگ کلیه - بررس های تشخیصی سنگ کلیه ممکن است شامل آزمایش کامل ادرار و کشت ادرار، عکس شکم ، سونوگرافی کلیه ، سی تی اسکن ، و اُروگرافی وریدی (روشی برای بررسی کلیه ها و مجاری ادرار با تزریق یک داروی قابل شناسایی توسط اشعه ایکس به داخل جریان خون ) - در صورت وجود سنگ کوچک منفرد بدون عارضه انسداد و عفونت ممکن است به درمان خاصی نیاز نباشد. - در مورد سنگ های بزرگتری که خودبه خود دفع نشده و باعث ایجاد عوراض ، عفونت یا درد شدید شده اند اقدامات درمانی به منظور حذف آنها لازم است . روش های مختلف درمانی در این زمینه عبارتند از: حل کردن سنگ به طریق شیمیایی ، در آوردن سنگ با آندوسکوپ ، خارج کردن سنگ از طریق پوست ، سنگ شکنی با کمک امواج ماوراء صورت از خارج بدن [ESWL] ، و به ندرت جراحی باز. سایر رویکردهای درمانی جدید نیز در دست بررسی است . - سنگ های ناشی از بالا بودن میزان کلسیم بدن ممکن است نیازمند برداشت جراحی بافت پاراتیرویید غیرطبیعی باشند. رژیم غذایی در افراد مبتلا به سنگ کلیه -اگر نوع سنگ کلیه کلسیمی یا فسفری باشد، از مصرف فرآورده های لبنی ، شکلات و نارگیل خودداری کنید. -اگر نوع سنگ کلیه فسفاته باشد، رژیم غذایی حاوی اسیدها به اسیدی نگه داشتن مختصر ادرار کمک می کند. -اگر نوع سنگ کلیه، اسیداوریکی یا سیستینی باشد، رژیم غذایی حاوی مواد قلیایی به قلیایی نگه داشتن مختصر ادرار کمک می کند. -در مورد همه انواع سنگهای کلیه،نوشیدن روزانه حداقل 13 لیوان مایعات (و بیشتر از همه آب خالص ) ضروری است. رژیم غذایی کم چربی و پرفیر نیز توصیه می گردد. در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید: اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم سنگ کلیه باشید. - اگر افزایش درجه حرارت تا 38/3 درجه سانتیگراد - اگر بروز علایم عفونت کلیه (سوزش و ناراحتی هنگام ادرار کردن یا احساس مکرر نیاز فوری به ادرار کردن ) -اگر دچارعلایم جدید و غیرقابل توجیه شده اید.داروهای تجویزی ممکن است با عوارض جانبی همراه باشند. انواع سنگ کلیه سنگ کلیه دراثرکریستال حاصل از نمک و مواد موجود در ادرار به وجود می آید، که به تدریج اندازه ی آن بزرگ می شود. سنگ های کلیه علایم و جنبه های بالینی مشابهی دارند، ولی نوع بیماری ودرمان آنها متفاوت است. براساس مطالعات درازمدت، در بسیاری ازموارد احتمال عود مجدد وجود دارد، لذا سنگ دفع شده باید تجزیه شده و ارزیابی های لازم روی بیمار صورت گیرد. افزایش فیبر غذایی، سبب کاهش عوامل خطر تشکیل سنگ به خصوص سنگ های کلسیمی می شود. سنگ کلیه سنگ کلیه و روشهای درمان سنگ کلیه عوامل زمینه ساز بروز سنگ کلیه: 1- کم تحرکی: یکی از عوامل زمینه ساز بروز سنگ کلیه کم تحرکی است.کم تحرکی که مثلاً در هنگام بیماری یا ناتوانی رخ می دهد، می تواند سبب برداشت کلسیم بیشتری از استخوان شده ، لذا غلظت کلسیم در ادرار افزایش می یابد. 2- پرکاری تیروئید: پرکاری تیروئید اولیه، سبب افزایش دفع کلسیم می شود. حدود دوسوم افرادی که بیماری غد د درون ریز دارند، مبتلا به سنگ کلیه می شوند. در عین حال این اختلال تنها 5% موارد سنگ های کلسیمی را در بر می گیرد. 3- اسیدوز توبولی کلیه: اسیدوز توبولی کلیه یکی دیگر از عوامل زمینه ساز در بروز سنگ کلیه است.در اثر نقص در تولید آمونیاک به وسیله ی کلیه، افزایش دفع کلسیم (توسط کلیه) ایجاد می شود. 4- مصرف زیاد نمک : براساس مطالعات، مصرف زیاد نمک سبب افزایش دفع کلسیم درادرار می شود. 5- افزایش کلسیم ادرار با علت ناشناخته : برخی افراد حتی با مصرف رژیم غذایی کم کلسیم، به دلایل ناشناخته روزانه تا 500 میلی گرم کلسیم دفع می کنند. 6- افزایش اگزالات ادرار: حدود نیمی از سنگ های کلسیمی به این ترکیب متصل می شوند. اگزالات به طور طبیعی تنها در چند ماده ی غذایی وجود دارد و دسترسی بدن به اگزالات به میزان جذب و دفع آن بستگی دارد، که در همه ی افراد این نسبت یکسان نیست. 7- پروتئین حیوانی: رژیم غذایی پر پروتئین همراه با افزایش دفع کلسیم، اگزالات و اورات است. در واقع مصرف زیاد پروتئین حیوانی با بار اسیدی آن (1 میلی اکی والان هیدرژن در هر گرم پروتئین ) سبب افزایش دفع کلسیم می شود. لذا برخی محققان، رژیم های غذایی گیاهی را به افراد مستعد ابتلا به سنگ های کلیه توصیه می کنند. 8- فیبر غذایی: افزایش فیبر غذایی، سبب کاهش عوامل خطر تشکیل سنگ به خصوص سنگ های کلسیمی می شود.
حرز یعنی سپر دفاعی ، عامل محافظت کننده
چون انسان همیشه در معرض خطرها و بلاهاست ، این حرز ها که از طرف معصومین علیهم السلام دستور آن صادر شده ، عامل محافظت کننده از خطرها و بلاها می باشند
که یا آن را می خوانند یا نوشته همراه خود می کنند .
تعویذ در لغت به معنای پناه بردن ، پناه دادن و در امان نگاه داشتن و در اصطلاح به معنای دعا خواندن و حرز آویختن بر آدمیان ، جانوران یا اشیا برای محافظت از آنهاست (ابن منظور؛ طُرَیْحی ؛ مرتضی زَبیدی ، ذیل «عوذ»؛ دهخدا، ذیل واژه ).
گذشته از واژه های متعددی که در تداول عامة مسلمانان به صورت مغشوش و متداخل برای این مفهوم به کار می رود (از جمله : عوذه ، معاذه ، حِرزْ، تَمیمه ، نُفرة ، رُقْیَه ، عَزیمه ، افسون )، تعویذ بنا بر شایعترین صورت کاربرد آن در جهان اسلام عبارت است از برخی آیات قرآن ، ادعیة مأثوره ، اسماءالحسنی ،
اسامی فرشتگان یا اولیاءاللّه ، اوراد، رموز و علائمِ مفهوم یا نامفهوم که بر قطعه هایی از کاغذ، چرم ، پوست ، پارچه ، فلز و جز آن می نویسند و در کیسه هایی کوچک از اجناس مختلف می گذارند و سپس آن را پنهان یا آشکارا برگردن می آویزند
در فهرست کتاب باقیات الصالحات ( در حاشیه کتاب مفاتیح الجنان ) در بخش پنجم که عنوانش چنین است : در ذکر بعض احراز و ادعیه موجزه ؛ چندین حز مثل حرز حضرت فاطمه و زین العابدین و امام صادق و حضرت کاظم و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادی و امام عسکری و حضرت حجت _ صلوات الله علیهم اجمعین - وجود دارد حرز امام جواد و یا انگشتر حاوى حرز امام جواد بنا به آنچه در روایت آن آمده است به جهت حفظ از بلاها و بدىها و هر چه که انسان از آن مىترسد مفید است، (بحار، ج 50، ص 98) که از جمله آن چشمزخم مىتواند باشد گرچه درخصوص چشمزخم در روایت تصریحى نشده. درخصوص انگشتر عقیق هم روایاتى وارد شده که انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مىکند، (وسائلالشیعه، ج 5، ص 89 - 90). ما در سیره ی ائمه معصومین « علیهم السلام» داریم که دعایی را می نوشتند و در عین اینکه می خواندند ، نزد خود می گذاشتند ، حتی از امام رضا « علیه السلام » داریم که دعایی را در یقه ی خود گذاشته بودند ، که به حرز امام رضا « علیه السلام » مشهور است . مرحوم شیخ عباس قمی « رحمه الله علیه » در حاشیه ی مفاتیح الجنان حرزهایی را که ائمه «علیهم السلام » استفاده می کردند آورده است . پس اگر خود شما یا کس دیگری دعایی را بنویسید و به امید دفع فتنه نزد خود نه دارید ، کار درستی است ، منتها باید دقت بفرمایید که طرفی که برای شما دعا می نویسد ، واقعاً از متون مورد اعتماد استفاده کند نه اینکه چیزهایی را به نام دعا از خودش درآورده باشد . نگهداری قرآن در نزذ خود یک نوع وسیله ی دفع فتنه است و یک نوع حرز به حساب می آید . بر همین اساس قدیمی ها قرآن های بسیار کوچک را در محفظه ای که آب به آن نرسد قرار می دادند و به گردن کودکان می انداختند . دعا و قرآن ؛ هم خواندش خوب است و هم نزد آدم باشد خوب است ولی این خط کشیدن ها که به نام دعا می دهند چیز مطمئنی نیست .
1- در احادیث و سیرة پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم و امامان علیهم السلام ، شواهد و استناداتی در تأیید استفاده از تعویذ یافت می شود، از جمله گفته شده است که عبدالمطلب ، پیامبر را در کودکی هنگام طواف به دور کعبه با خواندن دعاهایی تعویذ کرد ( رجوع کنید به ابن هِشام ، ج 1، ص 176). همچنین در روایاتِ متعددی (مثلاً رجوع کنید به ابن ماجه ، ج 2، ص 1161، ش 3511؛ ترمذی ، ج 4، ص 395) آمده است که پیامبر اسلام صلی اللّه علیه وآله وسلم ، پیش از نزول معوذتان ، برای حفاظت از خود و خانواده اش از برخی اوراد استفاده می کرده است . در دسته ای از روایات نیز آمده است که پیامبر، دو فرزندش ، حسن و حسین را با همان عباراتی تعویذ می کردند که ابراهیم ، دو پسرش اسماعیل و اسحاق ، و موسی دو پسرِ هارون را تعویذ می کردند ( رجوع کنید به قاضی نعمان ، ج 2، ص 139ـ 140؛ ابن عساکر، ص 111؛ فخررازی ، ج 32، ص 189ـ 190؛ مجلسی ، ج 60، ص 6). در برخی روایات اشاره شده که جبرئیل ، تعاویذی را برای حسنین ، به پیامبر آموخت ( رجوع کنید بهمجلسی ، ج 60، ص 18؛ مقدس اردبیلی ، قسم 1، ص 140). صرفِ نظر از صحت و سقمِ این روایات و علاوه بر اقوالی که در کتبِ حدیث و تفسیر در بارة شأنِ نزولِ معوذتان برای تعویذ پیامبر اکرم و نیز حسنین آمده است ( رجوع کنید به فضل طبرسی ، ج 6، ص 287؛ فخررازی ، ج 32، ص 187؛ نیز رجوع کنید بهدیگر تفاسیر قرآن ، ذیل سوره های فلق و ناس ؛ ابن ماجه ، ج 2، ص 1164ـ 1165، ش 3525؛ ترمذی ، ج 4، ص 396)، برخی سوره های قرآن ، بویژه فاتحه و یس ، و برخی آیات ، از جمله آیة الکرسی (بقره : 255ـ256) و آیة العرش (توبه : 129) نیز بنا بر احادیث و کتابهایی که در ادبیات اسلامی به خواص الا´یات / خواص القرآن / فضائل القرآن معروف اند برای تهیة تعاویذ و گاه افسونها و پاره ای طلسمات ، مناسب دانسته شده اند.
در دسته ای از روایات که در آنها، رقیه به معنای تعویذ به کار رفته ، مویّداتی در باب جواز رقیه یافت می شود و معمولاً موارد استفاده از آنها نیز مشخص گردیده است . از جمله اسماء بنت عمیس از پیامبراکرم در بارة پسران جعفربن ابی طالب که زیبا و سپیدرو بودند و زود چشم می خوردند اجازه خواست برای محافظت از آنان در برابر عین (= چشم زخمِ اختیاری )، استرقا کند و پیامبر اجازه دادند ( رجوع کنید به مجلسی ، ج 60، ص 61؛ نیز در بارة اجازه دادن پیامبر به استفاده از رقیه در مورد چشم زخم رجوع کنید به همان ج 60، ص 9). گفته شده است ( رجوع کنید به همان ، ج 60، ص 13، 61) که جبرئیل ، خود پیامبر را نیز رقیه کرد، با این حال پیامبراکرم ، از رقیه کردن به غیر قرآن و چیزهایی که معنایش را ندانند منع کرده است (قاضی نعمان ، ج 2، ص 141؛ مازندرانی ، ج 11، ص 466ـ 467؛ مجلسی ، ج 60، ص 18). از امام باقر علیه السلام نقل شده است که رقیه باید از قرآن باشد ( رجوع کنید به ابن بسطام ، ص 48).
2-در کتب حدیثی شیعه ، تعاویذ بسیاری از قول پیامبر اکرم و ائمة اطهار علیهم السلام نقل شده است از جمله : پیامبر اکرم ، تعویذی برای علی علیه السلام قرار داد که او را از شر سحر، جن ، صرع ، سم ، دزد، درندگان ، ماران و عقربها مصون می داشت . در صورت کنونیِ این تعویذ، اسامیِ نامأنوس و نامفهوم نیز وجود دارد که البته باید شکل تحریف و تبدیل شده از اسامی عبری یا سریانی باشد ( رجوع کنید به مجلسی ، ج 91، ص 193). از امام علی علیه السلام ، تعویذی برای در امان ماندن از شر سحر روایت شده که باید آن را در قطعه ای از پوستِ آهو نوشته بر خود بیاویزند ( رجوع کنید به ابن بسطام ، ص 35). همچنین ، تعویذ دیگری از ایشان برای استفادة کسی که از شیر می ترسد روایت شده است ( رجوع کنید به ابن بابویه ، ج 2، ص 618ـ619). مشابه همین تعویذ از قول امام صادق علیه السلام ( رجوع کنید به حسن طبرسی ، ص 402) آمده است که در تعاویذ اخیر نام دانیال نبی به مناسبت آنکه شیران / درندگان به او گزندی نمی رساندند ذکر می شود.
تعاویذی برای ایمن ماندن از سرقت ، یا آتش سوزی یا بلایای مشابه ( رجوع کنید به همان ، ص 403)، برای حفاظتِ زنان و حیواناتِ باردار ( رجوع کنید بهابن بسطام ، ص 98ـ99)، برای ایمن داشتن زنان در ایامِ نفاس ( رجوع کنید بههمان ، ص 97)، برای حفاظتِ اسب و سوارِ آن ( رجوع کنید به مجلسی ، ج 92، ص 46ـ47) و نیز تعاویذی تحت عنوان «العُوذات الجامعة » از ائمه علیهم السلام ( رجوع کنید به همان ، ج 93، ص 6ـ19) روایت شده است . البته بسیاری از نمونه هایی که مجلسی آورده ، دعاهایی برای شفای بیمار و علاج پیشامدهای سوء است ( رجوع کنید به همان ، ج 92، ص 12ـ14، 20ـ39). مثلاً دعای معروف به یمانی / حرزیمانی / دعای سیفی ( رجوع کنید به ابن طاووس ، ص 105ـ111؛ مجلسی ، ج 92، ص 252) در واقع تعویذ نیست بلکه دعایی در دفع شر دشمن است . همچنین دعای مشهورِ علوی مصری ( رجوع کنید به همان ، ص 281ـ293) یک تعویذ محسوب نمی شود ( رجوع کنید به دعا ).
3- به طور کلی ، آیات ، ادعیه ، اذکار و اورادی که برای اینگونه استفاده ها توصیه شده ، ذیلِ عناوینِ موردِ انتقاد و تحریمِ تعالیمِ اسلام ، مثل سحر و طلسم و تمیمه و جز آنها نیامده ، بلکه عمدتاً تحت نام ادعیه ، عوذات و در منابع شیعه بویژه با عنوان احراز/ اَحْرُز طبقه بندی و نقل شده اند؛ از جمله مجلسی در بحارالانوار ، هفده باب (36ـ 52) را به عوذات و احرز منسوب به پیامبراکرم ، همسران ایشان ، فاطمه سلام اللّه علیها و امامان شیعه علیهم السلام اختصاص داده است .
از میان انبوه کتابهایی که در این زمینه موردِ استفادة دعانویسان و تهیه کنندگان تعاویذ بوده است می توان به مجمع الدعوات مولاعبدالمطلب بن غیاث الدین محمد و مهج الدعواتِ ابن طاووس اشاره کرد (برای آگاهی از سایر کتابها در باب ادعیه و اوراد و تعاویذ و بویژه حرزهای معروف شیعه رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی ، ج 6، ص 392ـ394، ج 20، ص 28؛ اصغر نیاویند و عبادی آق قلعه ، ص 113ـ153؛ نیز رجوع کنید به چشم زخم ؛ حرز ؛ دعانویسی ؛ طلسم / طلسمات ).
4- در مجموع توصیه می شود توجه و اعتماد خود را بر قدرت و لطف الهی بیشتر کنید و به جای رو اوردن به حرزها و تعویذ ها بر نیروی بیکران الهی و قدرت حق تعالی تکیه نمایید هر چند استفاده از حرزهای معتبری که در منابع قابل اعتماد وارد شده و یا از طرف معصومین -ع- وارد شده خود و ثابل توصیه است .
5- به مطالب فوق در هر صورت توصیه می شود از سوزاندن تعویذ مورد سوال خود داری ورزید و سوزاندن آن از جهات مختلف نامطلوب و مورد نهی است .
پیشنهاد قرآن برای تسخیر قلوب چیست؟ |
اما با توجه به این همه اختلاف سلیقه و روحیات مختلف افراد چگونه می توان در قلب های آن ها رخنه کرد ؟ و یا چه می شود که عده ای چون آهن ربا همه را به خود جذب می کنند و به اصلاح جاذبه آنان زیاد است ؟ اگر بخواهم اینگونه باشم چه راهکارهایی برای من وجود دارد ؟
اگر می خواهی مردم تو را دوست بدارند به آن ها خوبی و نیکی کن و به آنچه در دست آن هاست طمع نکن و چشم نینداز.(این دستورالعمل از سنت ؛ اما دستورالعمل خداوند در کتاب :) (نحل، 90) «انَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ ...» «خدا به عدالت و نیکى کردن ... فرمان مىدهد».و فرمود: «انَّ اللَّهَ یأْمُرُکُمْ أنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ الى اهْلِها وَ اذا حَکَمْتُمْ بَینَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ» (نساء، 57) «خدا به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید و چون میان مردم حکم مىکنید به عدالت حکم کنید».
دعا را باید از ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) بیاموزیم. او به خدای سبحان عرض می کند: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ » پروردگارا دلهای گروهی از مردم را متوجه ذریه و خانواده ی من کن، که آنان را دوست داشته باشند و بطلبند و محبوب بین مؤمنان گردند.
قرآن کریم راه محبوب شدن بین مؤمنان را بیان کرده فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا.» آنان که از نظر عقیده مؤمن و از نظر اعمال صالح اند، خدا برای آنها محبت قرار داده و آنان را محبوب دلهای دیگران می کند.
بر اساس آنچه در روایتی امده است زیاد خواندن سوره نجم موجب می شود فرد نزد مردم محبوب واقع شود.(ثواب الاعمال 116)
برای این قسمت از بحث قسمتی از کتاب معراج السعادة ص 504 را انتخاب کرده ایم :
فصل: اهتمام در ثواب قضاى حوائج مسلمین و اعانت بر ایشان و این، از صفات شریفه، و ثواب به جا آوردن آن بىحدّ و نهایت است.
حضرت رسول- صلى اللّه علیه و آله- فرموده که: «هر که یک حاجت برادر خود را بر آورد، چنان است که در همه عمر خود خدا را خدمت کرده است». «5»و فرمود: «هر که راه رود به جهت حاجت برادر خود در یک ساعت از شب یا روز، خواه آن را بر آورد یا نه بهتر است از براى او از اعتکاف دو ماه». «احیاء العلوم، ج 2، ص 185»
از روایات به دست مىآید که رعایت امورى چند موجب جلب محبت دیگران است از جمله: 1- دیندارى، 2- افتادگى و تواضع، 3- بخشندگى، 4- خوشخویى (چهره شاد و روى باز)، 5- مهربانى و اظهار دوستى به دیگران، 6- دل برکندن از آن چه مردم دارند (طماع نبودن)، 7- رعایت انصاف در معاشرت با دیگران، 8- کمک مالى به دیگران در سختى و خوشى (مانند قرضدادن)، 9- وفادارى ، و...
و از حضرت امام محمد باقر- علیه السّلام- مروى است که: «هر که برود در پى بر آوردن حاجت برادر مسلم خود، خداى- تعالى- هفتاد و پنج هزار ملک را امر مىفرماید که او را سایه بیندازند. و هیچ قدمى بر نمىدارد مگر این که خدا از براى او حسنه مىنویسد و سیئه را محو مىکند. و درجه او را بلند مىگرداند. و چون از حاجت او فارغ شد ثواب حج و عمره از براى او ثبت مىکند». « کافى، ج 2، ص 197 ح 3»و فرمود: «هر که برادر او حاجتى به نزد او بیاورد و او نتواند روا کند و دل او مشغول شود به اینکه اگر مىتوانست روا کند روا مىکرد خداى- تعالى- به این جهت او را
و از حضرت امام جعفر صادق- علیه السّلام- مروى است که: «هر که بر آورد حاجتى از برادر مؤمن خود را، خداى- تعالى- در روز قیامت صد هزار حاجت او را بر مىآورد، که یکى از آنها داخل کردن اوست به بهشت. و یکى دیگر آن است که: خویشان و برادران و آشنایان او را داخل بهشت مىکند، اگر دشمن اهل بیت نباشند».
کسى نیک بیند به هر دو سراى که نیکى رساند به خلق خداى
خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است
و اخبار بر این مضامین بسیار است، که شرح دادن همه آنها ممکن نیست. و خود این مطلب چندان ظاهر است که احتیاج به بیان ندارد، زیرا همه مردمان، بندگان خداوند منّاناند، و هر که با بنده کسى نیکى کند همانا با او کرده است. بلکه بسا باشد که مولا از نیکى کردن به بنده او خشنودتر مىشود از نیکى کردن به خود او. پس کسى که رضاى خدا را جوید، در کارگذارى بندگان او نهایت اهتمام را به جا مىآورد.
از روایات به دست مىآید که رعایت امورى چند موجب جلب محبت دیگران است از جمله: 1- دیندارى، 2- افتادگى و تواضع، 3- بخشندگى، 4- خوشخویى (چهره شاد و روى باز)، 5- مهربانى و اظهار دوستى به دیگران، 6- دل برکندن از آن چه مردم دارند (طماع نبودن)، 7- رعایت انصاف در معاشرت با دیگران، 8- کمک مالى به دیگران در سختى و خوشى (مانند قرضدادن)، 9- وفادارى ، و...
اموری برای کسب عزّت :
1- خارج شدن از ذلت معصیت خداوند به سود اطاعت او
2-داشتن تقوای الهی
3- یاس از مردم و ناامیدی از آنها
4- انصاف دادن در برخورد با مردم
5- گذشت از خطاکار و ظلم ظالم
6- عطا کردن به کسی که ما را محروم کرده است .
7- ایجاد پیوند با کسی که از انسان بریده است .
8- حفظ کردن زبان
9- داشتن توکل
10- داشتن تواضع
11- صبر بر مصیبت
12- شجاع بودن
13- جهاد در راه خدا
14- داشتن قناعت
15- فرو بردن خشم
(ر. ک : میزان الحکمه ، باب العزه ، شماره 350 )
دعا بجهت تسخیر قلوب
شاید این دعای زیر را خیلی از سایتها یا کتابها دیده باشید.ولی متاسفانه کامل نیست.یعنی کامل در کتابها نیاورده اند.که من امروز در این تاپیک کامل برای شما مینویسم.مطمئن باشید که اگر نیت خیر داشته باشید.صد در صد به لطف خدا عملی میشود.
بجهت تسخیر قلوب بیست و پنج(25)بار آیه الکرسی بخواند و آخر هر بار ایه الکرسی صد(100) بار بگوید (یا عزیز) وقتی که 25 بار تمام شد 9 بار سوره (انا انزلنا) را بخواند سپس این اسم را بر کف دست چپ نویسد و هر مهمی که داشته باشد و به حضور هر که خواهد رود.در حضور هر که رود عزیز و دلربا خواهد بود.سخن او بشنوند و رو حرف او مخالفت نکنند و در جمع به او احترام گذارند. و کار او و مهم او و حاجت او عملی میشود.
(یا طا طو طوت)
دنیای اینترنت سرشار از منابع و امکانات رایگان است. بسیاری از ما زمانی که به اطلاعات، سرویس ها، فایل ها و... نیاز داریم، اینترنت را به عنوان اولین منبع پیمایش می کنیم. یکی از این نوع منابع که تقریبا در تمامی وب سایت ها استفاده می شود، آیکون ها هستند.
یکی از نقاط قوت های این اکستنشن، جستجوی ساده و قدرتمند آن است. با وارد کردن تعدادی از حروف نام یا کلمه کلیدی آیکون، لیست آیکون های مرتبط با آن نمایش داده می شود.
نحوه افزودن و استفاده از BlendMe.in
این اکستنشن را می توانید به صورت رایگان از وب سایت BlendMe.in دریافت نمایید. در حال حاضر نسخه های مخصوص فتوشاپ CS6 و CC این اکستنشن تولید شده اند.
برای نصب این اکستنشن باید نرم افزار Adobe Extension Manager را در اختیار داشته باشید. با توجه به وجود نسخه های متعدد فتوشاپ در بازار، درصورتیکه Extension Manager همزمان با فتوشاپ نصب نشده است، می توانید آن را از لینک های قرار گرفته در وب سایت BlendMe.in دریافت نمایید.
نکته : نسخه فتوشاپ باید با نسخه Extension Manager یکسان باشد.
پس از دانلود اکستنشن و اطمینان از بسته بودن فتوشاپ، با دابل کلیک کردن روی فایل آن (با پسوند zxp) می توانید BlendMe.in را به فتوشاپ خود اضافه کنید. پس از تایید سوالات Extension Manager و نصب آن، همانطور که گفته شد، از مسیر Window>Extensions>Blendmein پنل آن فعال شده و می توانید آیکون های مورد نظر خود را پس از جستجو، با دراگ-دراپ در طرح خود اضافه نمایید.
BlendMe.in در ابتدای راه قرار دارد و با سرعت مناسبی آیکون های جدید را به دیتابیس خود اضافه می کند. بنابراین پیش بینی می شود در آینده کاربران زیادی را به سمت خود جلب نماید.
نظر شما درباره این افزونه چیست؟ اگر موارد مشابه دیگری را می شناسید لطفا با ما به اشتراک بگذارید.
اهداف آموزشی این قسمت عبارتند از:
1. ساخت شیئ از روی یک کلاس
2. آشنایی عملی با کلید واژه static
3. نحوه به کار گیری کلید واژه static با متدها
در ادامه آموزش قسمت چهل و هفتم، در این آموزش قصد داریم تا کلاس دیگری ایجاد کرده آنرا به عنوان کلاس شروع برنامه خود در نظر بگیریم و در نهایت اقدام به ساخت شیئ هایی از روی کلاس Athlete در کلاس جدید خود خواهیم کرد.
برای ادامه آموزش، پروژه ای که در قسمت پیش تحت عنوان 47th Session ایجاد کردیم را مد نظر قرار می دهیم. حال کلاس دیگری تحت عنوان ActionClass به معنی "کلاس عملیاتی" ایجاد کنیم و خاطرمان باشد که در حین ساخت آن حتماً گزینه public static void main را تیک دار می کنیم چرا که همانطور که قبلاً آموزش داده شد هرکجا که متد main قرار گیرد به منزله نقطه شروع برنامه ما خواهد بود و ما هم نیاز داریم تا برنامه خود را از داخل این کلاس آغاز کنیم:
- publicclassActionClass{
- /**
- * @param args
- */
- publicstaticvoid main(String[] args){
- // TODO Auto-generated method stub
- }
- }
لازم به ذکر است که برای سهولت کار می توان کامنت های فوق را حذف کرد. اکنون در بخش متد main می خواهیم یک شیئ از روی کلاس Athlete ایجاد کنیم. برای این منظور کد فوق را به شکل زیر تکمیل می کنیم:
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می شود برای ساخت یک شیئ جدید از روی کلاس Athlete اول واژه Athlete را نوشته سپس نامی برای آن در نظر می گیریم که در اینجا نام personOne به معنی "نفر اول" را در نظر گرفته ایم. سپس یک علامت مساوی قرار داده و کلید واژه new را می نویسیم و پس از قرار دادن یک فاصله مجدد نامی کلاسی که می خواهیم از روی آن یک شیئ ایجاد کنیم را می نویسیم. همانطور که در تصویر فوق مشاهده می شود انتهای واژه Athlete با یک فلش قرمز رنگ مشخص شده است. در واقع با قرار دادن نشانگر موس خود در آن نقطه و فشردن هم زمان کلید های Ctrl و Space با تصویر زیر مواجه خواهیم شد:
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می شود از آنجا که برای Constructor خود ما سه پارامتر در نظر گرفته ایم، اکلیپس این نکته را متوجه شده و به صورت خودکار شیئ ما را به همراه نام پارامترها تکمیل می کند. اکنون می بایست نام پارامترهای فوق را بسته به اینکه چه جنسی دارند با مقادیر متناظر با آنها تکمیل کنیم. برای این منظور کد خود را به شکل زیر تکمیل می کنیم:
- publicclassActionClass{
- publicstaticvoid main(String[] args){
- Athlete personOne =newAthlete("Behzad","Moradi",1362);
- }
- }
در حقیقت از آنجا که جنس دو پارامتر اول String است از اینرو مقدار آنها را می بایست داخل دو علامت " " قرار داد و از آنجا که جنس پارامتر سوم int است می بایست یک عدد صحیح برای آن در نظر گرفت که در مثال فوق عدد 1362 برای آن در نظر گرفته شده است. اکنون نیاز داریم تا به متد قرار گرفته در کلاس Athlete دست پیدا کنیم. برای این منظور کد فوق را به صورت زیر تکمیل می کنیم:
- publicclassActionClass{
- publicstaticvoid main(String[] args){
- Athlete personOne =newAthlete("Behzad","Moradi",1362);
- personOne.showAthleteInfo();
- }
- }
همانطور که قبلاً گفته شد این متد وظیفه دارد تا اطلاعات هر ورزشکار را به نمایش در آورد. حال می توانیم برنامه خود را اجرا کنیم:
می بینیم که پارامترهای در نظر گرفته شده به نمایش درآمده اما مسئله ای که جالب توجه است این است که شماره عضویت 1 برای Behzad در نظر گرفته شده است و علت آن هم این است که ما مقدار اولیه شماره عضویت را برابر با 0 قرار دادیم و این دستور را به Constructor برنامه دادیم که برای هر شیئ ساخته شده از روی کلاس آن یک واحد به مقدار اولیه اضافه کند و از همین رو است که عدد 1 در اجرای فوق در نظر گرفته شده است.
حال دو شیئ دیگر از روی کلاس Athlete می سازیم:
- publicclassActionClass{
- publicstaticvoid main(String[] args){
- Athlete personOne =newAthlete("Behzad","Moradi",1362);
- personOne.showAthleteInfo();
- Athlete personTwo =newAthlete("Ahmad","Sohrabi",1346);
- personTwo.showAthleteInfo();
- Athlete personThree =newAthlete("Ramin","Jafari",1371);
- personThree.showAthleteInfo();
- }
- }
همانطور که مشاهده می شود دو شیئ دیگر تحت عناوین personTwo و personThree به معنی به ترتیب "نفر دوم" و "نفر سوم" ایجاد کرده ایم. حال مجدد برنامه را اجرا می کنیم:
می بینیم که پس از به نمایش درآمدن نام، نام خانوادگی و تاریخ تولد برنامه به صورت خودکار شماره عضویت فرد را اعلام می کند. حال برای تست برنامه personTwo را با استفاده از کامنت از کد خود به صورت زیر حذف می کنیم:
- publicclassActionClass{
- publicstaticvoid main(String[] args){
- Athlete personOne =newAthlete("Behzad","Moradi",1362);
- personOne.showAthleteInfo();
- // Athlete personTwo = new Athlete("Ahmad", "Sohrabi", 1346);
- // personTwo.showAthleteInfo();
- Athlete personThree =newAthlete("Ramin","Jafari",1371);
- personThree.showAthleteInfo();
- }
- }
اکنون مجدد برنامه را اجرا می کنیم:
می بینیم که اطلاعات personThree به نمایش درآمده اما این در حالی است که شماره عضویت به صورت خودکار یکی کاهش می یابد.
اکنون فرض کنیم که 100 نفر از قبل در باشگاه حضور داشته اند و ما می خواهیم برای نفرات جدید ثبت نامی صورت دهیم. برای این منظور مقدار متغیر شماره عضویت را به صورت زیر به عدد 100 افزایش می دهیم:
- staticint registrationNumber =100;
اکنون مجدد برنامه را اجرا می کنیم:
می بینیم که از آنجا که Field مرتبط با شماره عضویت از جنس static است هر تغییری که در آن ایجاد کنیم در کلیه کلاس های ساخته شده از روی آن کلاس اعمال خواهد شد.
علاوه بر استفاده کلید واژه static به همراه متغیرها، در زبان برنامه نویسی جاوا این امکان را داریم تا متدها را نیز static سازیم. برای درک بهتر این موضوع مجدد به کلاس Athlete رجوع می کنیم:
- publicclassAthlete{
- String name;
- String lastName;
- int dateOfBirth;
- staticint registrationNumber =0;
- publicAthlete(String nameOfAthlete,String lastNameOfAthlete,
- int dateOfBirthOfAthlete){
- name = nameOfAthlete;
- lastName = lastNameOfAthlete;
- dateOfBirth = dateOfBirthOfAthlete;
- registrationNumber++;
- }
- publicvoid showAthleteInfo(){
- System.out.println("Your name is "+ name);
- System.out.println("Your last name is "+ lastName);
- System.out.println("Your date of birth is "+ dateOfBirth);
- System.out.println("Your registration No is "+ registrationNumber);
- }
- publicstaticint showAllAthletes(){
- return registrationNumber;
- }
- }
همانطور که در کد فوق ملاحظه می شود در انتهای کد اقدام به ساخت یک متد جدید تحت عنوان showAllAtheltes به معنی "همه ورزشکاران را نشان بده" نموده ایم. از آنجا که قرار است این متد یک عدد به ما نشان دهد، از این رو آن را از جنس int قرار می دهیم. زمانیکه ما در ساخت یک متد از کلید واژه void استفاده نمی کنیم به بدان معنا است که این متد همواره داده ای را return خواهد کرد پس می بایست کلید واژه return را نوشته و چیزی که قصد داریم این متد بازگرداند را مقابل آن قرار می دهیم. در این مثال می خواهیم این متد همواره تعداد کل ثبت نامی ها را به مدیر باشگاه نشان دهد پس می بایست نام متغیر registrationNumber را مقابل آن بنویسیم.
اکنون مجدد به کلاس ActionClass باز می گردیم. از آنجا که می خواهیم پس از به نمایش در آمدن اطلاعات کلیه شیئ های ساخته شده از روی کلاس Athlete در پنجره Console عبارت The number of all registrations is به معنی "تعداد کل ثبت نامی ها معادل است با" روی صفحه به نمایش درآید، از این رو کد خود را به شکل زیر تکمیل می کنیم:
- publicclassActionClass{
- publicstaticvoid main(String[] args){
- Athlete personOne =newAthlete("Behzad","Moradi",1362);
- personOne.showAthleteInfo();
- Athlete personTwo =newAthlete("Ahmad","Sohrabi",1346);
- personTwo.showAthleteInfo();
- Athlete personThree =newAthlete("Ramin","Jafari",1371);
- personThree.showAthleteInfo();
- System.out.println("The number of all registrations is "
- + personOne.showAllAthletes());
- }
- }
همانطور که در بخش آخر کد مشاهده می کنیم، عبارت مد نظر را داخل دستور System.out.println داخل دو علامت " " نوشته پس از آن یک علامت + قرار داده و در نهایت نام یکی از شیئ های ساخته شده از کلاس Athlete را می نویسیم که در این مثال مورد اول که personOne نام داشت را مد نظر قرار داده ایم. پس از نوشتن نام شیئ و قرار دادن یک نقطه حال به کلیه متدهای موجود در کلاس اصلی دسترسی خواهیم داشت. از اینرو نام متد showAllAthletes() را می نویسیم. حال برنامه را مجدد اجرا می کنیم:
همانطور که در تصویر فوق با یک بیضی قرمز رنگ نشان داده شده است، تعداد کل ثبت نامی ها به نمایش در آمده است. اکنون برای تست کردن برنامه خود کد فوق را به صورت زیر تغییر می دهیم:
- System.out.println("The number of all registrations is "
- + personTwo.showAllAthletes());
همانطور که در کد فوق ملاحظه می شود به جای استفاده از شیئ اول خود تحت عنوان personOne از شیئ دوم ساخته شده از روی کلاس Athlete تحت عنوان personTwo استفاده کرده ایم. حال مجدد برنامه را اجرا می کنیم:
باز هم می بینیم که حاصل متدی که از جنس static بود جدای از شیئ مرتبط با آن یکی است و این همان خاصیت کلید واژه static است که این امکان را به ما داده است تا متد showAllAthletes را در میان همه شیئ ها اصطلاحاً Share کنیم یا "به اشتراک" بگذاریم. حال برای آنکه مجدد برنامه خود را تست کنیم از قصد یکی از شیئ های ساخته شده خود مثلاً شیئ سوم خود را مجدد کامنت می کنیم:
- publicclassActionClass{
- publicstaticvoid main(String[] args){
- Athlete personOne =newAthlete("Behzad","Moradi",1362);
- personOne.showAthleteInfo();
- Athlete personTwo =newAthlete("Ahmad","Sohrabi",1346);
- personTwo.showAthleteInfo();
- // Athlete personThree = new Athlete("Ramin", "Jafari", 1371);
- // personThree.showAthleteInfo();
- System.out.println("The number of all registrations is "
- + personOne.showAllAthletes());
- }
- }
اکنون برنامه را اجرا می کنیم:
می بینیم که برنامه به صورت خودکار تعداد شیئ های ساخته شده از روی کلاس Athlete را تشخص داده و نتیجه آن را روی صفحه به نمایش در می آورد.
پس از مطالعه این آموزش انتظار می رود بتوانیم به سؤالات زیر پاسخ بدهیم:
1. به چه شکل می توان از روی یک کلاس یک شیئ ساخت؟
2. علت استفاده از کلید واژه static در متدها چیست؟
مزایای داشتن یک سی اس اس تمیز و سازمان یافته بر کسی پوشیده نیست. سایت شما با داشتن یک css بدون اشکال، سریع تر بارگذاری شده و در نتایج جستجو رتبه بالاتری کسب خواهد کرد. همچنین این ویژگی مثبت، نشانه ای دال بر حرفه ای بودن شماست. اما، تمیز کردن css از استایل های تکراری و اشتباه، فرآیندی خسته کننده و وقت گیر است. هیچ کس علاقه ای به انجام چنین کار ملالت آوری ندارد و مشتریان هم احتمالا تمایلی ندارند برای انجام این کار زمان بر هزینه اضافه ای به شما پرداخت کنند. پس بهتر است حواستان را به جای انجام چنین کاری، روی فعالیتهای مهمتری که به بهبود وضعیت حرفه شما کمک می کنند متمرکز کنید.
ProCSSor
CSS Lint
Dirty Markup
CleanCSS
Code Beautifier
Spritemapper
Topcoat
CSSTidy
Styleneat
W3C Validator
.: Weblog Themes By Pichak :.