سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آخرین قیمت گوشی موبایل
آخرین قیمت لپ تاپ
آخرین قیمت تبلت
تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 92/7/28 | 10:50 صبح | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

دلایل ازدواج,ازدواج به موقع,سن ازدواج

 

کبوتر بچه ها وقتی بزرگ می‌شوند، کم کم پرواز را می ‌آموزند، جفتی برای خود انتخاب می ‌کنند، با هم لانه‌ جدیدی می ‌سازند و پر می ‌کشند به سوی زندگی.

 

سه دلیل محکم برای ازدواج

هر چند زندگی ما انسان ‌ها از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، اما اصل موضوع همان است. بچه ها بزرگ می ‌شوند، مهارت ‌های لازم را می‌ آموزند و باید جفت مناسب خود را پیدا کنند و آنها هم پر بکشند به سوی زندگی.

 

دوران مجردی با همه خوبی ‌ها و بدی ‌هایش، باید یک روز تمام شود. هر چند ازدواج، یک امر واجب و قطعی نیست، اما ساختار جسمانی و روانی انسان به گونه ای است که نیاز دارد تشکیل خانواده دهد.

 

این روزها به خاطر مشکلات مالی، میل به ادامه‌ تحصیل مخصوصاً در خانم ‌ها، چشم و هم ‌چشمی در داشتن مراسم و تهیه‌ جهیزیه، آداب و رسوم دست و پا گیر و…، سن ازدواج به تأخیر افتاده است.

 

حتی کسانی که مشکل مالی هم ندارند، به خاطر حفظ کلاس اجتماعی، در سنین بالاتر ازدواج می‌کنند، اما این نسخه: اول درس بخونم، خونه بخرم، ماشین بخرم و …بعد ازدواج کنم، با خود مشکلاتی دارد که با هم در باره آن صحبت می‌ کنیم و بعد از آن تصمیم با شماست که دوران بی مسئولیتی مجردی را تا دهه‌ 40 برای خود حفظ کنید یا شریک مناسبی برای زندگی خود بیابید و با هم، همراه شوید.

 

ازدواج زیباترین سنتی است که باید در حفظ آن بکوشیم و بدترین اتفاق آن است که با بهانه‌ گیری، آن را به کناری بزنیم و جایگزین ‌های مُسکن واری برای آن پیدا کنیم.

 

بهتر است در قدم اول به نیازهای یک جوان نگاهی بیندازیم:

نیاز جنسی؛ یک تابو اما واقعیت

ورود به سن جوانی با اوج گرفتن نیاز جنسی همراه است؛ نیازی که خداوند در وجود همه قرار داده تا وسیله‌ ای باشد برای تداوم نسل و همچنین نزدیک ‌تر شدن زن و شوهر به یکدیگر. نیازی که اگر صحیح رفع شود، لذتی پاک و حلال را به همراه خواهد داشت. اما به بیراهه رفتن در تأمین آن، می ‌تواند بسیار خطرناک باشد. وقتی جوانی وسیله ازدواج ندارد، به او توصیه می ‌شود تقوی پیشه کند و با ورزش، سرگرم کردن خود به کار و تحصیل، تحمل آن را راحت گرداند.

 

نسخه‌ ازدواج در سنین بالا که این روزها مد شده است، از راه دور پیچیده شده، به همین جهت، آنها نمی دانند که ادیان الهی که بروشور کامل انسان را در دست دارند، مخالف ارتباط خارج از چارچوب با جنس مخالف هستند. پس داشتن همخانه ای از جنس مخالف برای سال‌ ها و همچنین داشتن فرزند از او و دودلی برای ازدواج با او! چیزی است که اگر بین هنرپیشه های هالیوود عادی باشد، اما در ایران و در فرهنگ غنی اسلامی ایرانی ما هیچ جایی ندارد.

 

دوستی با جنس مخالف، ارتباط‌ های نامشروع و روابط خارج از کادر چیزهایی است که با خود مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت که هرکدام در نتیجه، آرامش فرد را سلب می ‌کنند. اما ازدواج یک بستر آرام و مطمئن خواهد بود برای رفع نیاز جنسی البته به شرطی که انتخاب همسر صحیح باشد.

 

یکی از آیات الهی این است که برای شما از جنس خودتان جفتی را بیافرید تا با او انس بگیرید و آرامش بیابید و در بین شما دوستی و مهربانی قرار داد و در این امر برای افرادی که اهل تفکر باشند آیات و نشانه ‌هایی وجود دارد. (سوره روم آیه 21)

دلایل ازدواج,ازدواج به موقع,سن ازدواج

استقلال، آزادی، زندگی مجردی

اما این همه‌ ماجرا نیست؛ وقتی یک فرد به سن جوانی می ‌رسد، دوست دارد مستقل باشد. خودش برای زندگی ‌اش تصمیم بگیرد و آن طور که می ‌پسندد، زندگی کند. زندگی دائم با پدر و مادر به دلیل فاصله سنی با آنها و همین طور تفاوت در نوع نگاه، ممکن است به این نیاز جوان صدمه بزند، اما تا قبل از ازدواج بهترین گزینه خواهد بود، راه دیگر همان زندگی مجردی به تنهایی و یا با دوستان هم‌ سن و سال است، در صورتی که این انتخاب آنقدر سخت و پر استرس خواهد بود که به گفته‌ بسیاری از کسانی که آن را تجربه کرده ‌اند، بدترین جایگزین است. ما در ایران وقتی فرزندانمان را از لانه پرواز می ‌دهیم که جفت خود را پیدا کرده باشند نه به تنهایی…

 

از دیو و دد ملولم و همدمم آرزوست

یکی دیگر از مسائلی که در طول زندگی مطرح است، اما در جوانی در اوج خود قرار دارد، نیاز به داشتن یک همدم و مونس است. درست است که دوستان و والدین می ‌توانند خیلی از مواقع همدم‌ های خوبی برای انسان باشند، اما داشتن یک مونس همیشگی از جنس مخالف که همراه لحظات شادی و غم است و می ‌توان روی حضور او همیشه حساب کرد، چیز دیگری است.

 

یک فرد هر چقدر هم که در کار خود موفق باشد، اگر 20 ساعت در شبانه روز هم درس بخواند، اگر تمام آخر هفته ها را به سفر با دوستان مشغول شود، باز هم در تنهایی ‌های خود به دنبال یک همدم است تا حرف ‌هایش را بشنود و با او همدردی کند و… .

 

یکی از آیات الهی این است که برای شما از جنس خودتان جفتی را بیافرید تا با او انس بگیرید و آرامش بیابید و در بین شما دوستی و مهربانی قرار داد و در این امر برای افرادی که اهل تفکر باشند آیات و نشانه ‌هایی وجود دارد. (سوره روم آیه 21)

 

همه‌ این فوایدی که بر شمردیم لازمه ‌اش یک انتخاب صحیح است؛ در غیر این صورت، فرد بعد از ازدواج افسوس از دست دادن روزهای مجردی‌ اش را خواهد خورد. یک انتخاب صحیح و یاد گرفتن مهارت ارتباط با همسر که کار ساده ای نیست، برای به دست آوردن آرامش لازم است. البته اصلاً نگران نباشید ما با شما هستیم؛ با آموزش مهارت صحیح برای انتخاب همسر و چگونگی سازش بعد از ازدواج. مقالاتمان را پی گیری کنید و با نظراتتان همراهمان شوید.

 

البته اینها فقط بخشی از دلایلی بود که یک جوان باید با دنیای مجردی خداحافظی کند. دلایلی چون داشتن فرزند و گسترده شدن روابط فامیلی و مسئولیت پذیری و برنامه ریزی صحیح برای زندگی و ده ها دلیل دیگر می ‌تواند هرکسی را توجیه کند که دوران متأهلی در کنار تمام سختی ‌هایش، برای تکامل لازم است.

 

به گفته‌ کارشناسان امور اجتماعی تأخیر در سن ازدواج به هر دلیلی که باشد، با خود آسیب‌ های کوتاه مدت و بلندمدتی را به همراه دارد مانند: بی اعتمادی به جنس مخالف، افسردگی، احساس یأس و ناکامی، ترک تحصیل و بی ‌انگیزگی در زندگی که در دخترها بیشتر از پسرها دیده شده است. همچنین بی رغبتی در ازدواج برای پسران نیز موجب بی مسئولیتی در زندگی شخصی و خانوادگی ‌شان می ‌شود. بی اخلاقی در آنان گسترش پیدا می ‌کند و در نتیجه به سمت موادمخدر و روابط نامشروع گرایش پیدا می‌ کنند.

 

فراموش نکنیم که مقصر بالا رفتن سن ازدواج تنها خود جوانان نیستند و خانواده‌ های آنها به عنوان کسانی که تربیتشان را بر عهده دارند و یک کانون حمایتی برایشان خواهند بود، می ‌توانند در ازدواج به موقع و صحیح یک جوان نقش بسزایی داشته باشند.




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:16 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن

نایت اسکین

پسرم! آنتی ویروس “بیت دیفندر” اوریجینال نصب کن. پول “رجیستر” به میزان ده سال را کنار گذاشته

ام. با احتساب تورم جهانی و تحریم و نوسان بازار. مادرت جای آن را می داند

 

نایت اسکین

پسرم! پیش از استخدام در اداره های دولتی ، “پاور پوینت” را فرابگیر.

نایت اسکین

پسرم! پیامک های عیدنوروزت را همین الان بفرست

نایت اسکین

پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است.

نایت اسکین

پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد ، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟

نایت اسکین

پسرم! قطار اندیمشک – تهران زمستانش گرم و جانسوز است و تابستانش سرد و استخوان سوز. لباس مناسب با خودت ببر

نایت اسکین

پسرم! اساتید را محترم بشمار! اگر توانستی دستشان را ببوس اگر نه ،خود دانی

نایت اسکین

پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری

نایت اسکین

فرزندم! هیچ کس تنها نیست.

نایت اسکین

پسرم! راه تو را می خواند. اما تو باور مکن.

نایت اسکین

هان ای پسر! اگر کسی گفت اسفندیار ار می شناسی خودت را به نفهمی بزن

نایت اسکین

پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در … ولش کن پسرم

نایت اسکین

پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت

نایت اسکین

پسرم! می دانم الان داری حسرت دیدار مرا می خوری. یالله بلند شو دست مادرت را ببوس بعد بیا بقیه وصیت را بخوان

نایت اسکین

هان ای پسر! خسته شدی؟ … از ساعت چند داری وصیت می خونی؟ … کی خسته است؟ … خودت نقطه چین ها رو پرکن

نایت اسکین

پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.

نایت اسکین

پسرم! شهر ما خانه ما! … نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار

نایت اسکین

پسرم! در فیس بوک عضو شو و این وصیت نامه را برای دوستانی که برمی گزینی یا تو را برمی گزینند “شیر” کن

پسرم! لایک!

نایت اسکین

پسرم! سخت ترین کار عالم محکوم کردن یک احمق است. خون خودت را کثیف نکنضمنا چرچیل هیچگونه نسبتی با طایفه ما ندارد. بچه هایش ادعای ارث نکنند.

نایت اسکین

پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن

نایت اسکین

پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن

نایت اسکین

این لقمان از نواده های همان لقمان حکیم معروف است که چند نسل پیش به بلاد پارس هجرت کرد




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:12 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani
حل مشکلات با اذکار

حل مشکلات با اذکار

- برای تقویت اراده: ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم» 70 مرتبه گفت شود، حداقل تا 15 روز.

- برای لذت عبادت: ذکر «القدوس» روزی 170 بار حداقل تا 40 روز.

- برای تقویت حافظه و پیشرفت تحصیلی: ذکر «یا علیم» روزی 150 مرتبه حداقل تا 40 روز.

- برای بی حوصلگی و اعصاب و روان: ذکر «یا حلیم» روزی 88 مرتبه.

- برای برآورده شدن حاجت: ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم آمنتُ بالله العلی العظیم و توکلتُ علی الحی القیوم» هزار مرتبه، با وضو، رو به قبله.

- برای درمان وسواس فکری: ذکر «الغفور» روزی 110 مرتبه.

- برای رفع افسردگی: ذکر «الوهاب» روزی 14 مرتبه حداقل تا 40 روز.

- برای دوری از خطر و رفع مانع ذهنی تلاوت آیه شریفه: «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ» (یس/9)




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:6 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani
حرز یعنی سپر دفاعی ، عامل محافظت کننده چون انسان همیشه در معرض خطرها و بلاهاست ، این حرز ها که از طرف معصومین علیهم السلام دستور آن صادر شده ، عامل محافظت کننده از خطرها و بلاها می باشند که یا آن را می خوانند یا نوشته همراه خود می کنند .



حرز حضرت رسول صلی الله علیه واله   

که به امام علی فرمودند که هرگاه تو را امر دشواری پیش امد بگو : اللهم انی اسئلک بحق محمد وال محمد ان تصلی علی محمد و ال محمد وان تنجینی من هذاالغم


حرز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها    

 بسم الله الرحمن الرحیم یا حی یا قیوم استغیث فاغثنی و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا واصلح لی شانی کله

حرز امام حسن علیه السلام  

 بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک بمکانک و بمعاقد عزک وسکان سماواتک و انبیاءک و رسلک ان تستجیب لی فقد رهقنی من امری عسر اللهم انی اسئلک ان تصلی علی محمد وال محمد وان تجعل لی من عسری یسرا


حرز امام حسین علیه السلام   

 بسم الله یا دائم یا دیموم با حی یا قیوم الرحمن الرحیم یا کاشف الغم یا فارج الهم یا باعث الرسل یا صادق الوعد اللهم ان کان لی عندک رضوان و ود فاغفرلی و من اتبعنی من اخوانی و شیعتی و طیب ما فی صلبی برحمتک با ارحم الراحمین و صلی الله علی سیدنا محمد و اله اجمعین


حرز امام رضا علیه السلام  

 بسم الله انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا او غیر تقی اخذت بالله السمیع البصیر علی سمعک و بصرک لا سلطان لک علی ولاعلی سمعی و لا علی بصری و لا علی شعری و لاعلی بشری و لاعلی لحمی و لاعلی دمی و لا علی مخی و لاعلی عصبی و لا علی عظامی و لاعلی مالی و لا علی ما رزقنی ربی سترت بینی و بینک بسترالنبوة الذی استتر انبیاء الله به من سطوات الجبابرة و الفراعنة جبرائیل عن یمینی و میکائیل عن یساری و اسرافیل عن ورائی و محمد صلی الله علیه و اله امامی و الله مطلع علی یمنعک منی و یمنع الشیطان منی اللهم لا یغلب جهله اناتک ان یستقزنی و یستخفنی اللهم الیک التجات الله الیک التجات اللهم الیک التجات


حرز امام جواد علیه السلام    

 یا نور یا برهان یا مبین یا منیر یا رب اکفنی السرور وافات الدهور و اسئلک النجاة بعد ینفخ فی السور



حرز امام علی النقی علیه السلام    

بسم الله الرحمن الرحیم یاعزیز اعز فی عزه ماععز عزیز العز فی عزة یاعزیز اعزنی بعزک وایدنی بنصرک وادفع عنی همزات الشیاطین وادفع عنی بذنبک وامنع عنی بصنعک واجعلنی من خیار خلقک یا واحد یا احد یا فرد یا صمد


حرز امام حسن عسگری    

 بسم الله الرحمن الرحیم یا عدتی عند شدتی و یا عوثی عند کربتی و یا مونسی عند وحدتی احرسنی بعینک التی لاتنام واکفنی برکنک الذی لایرام
حرز امام زمان عج - بسم الله الرحمن الرحیم یا مالک الرقاب و یا هارم الاحزاب یا مفتح الابواب یا مسبب الاسباب سبب لنا سببا لاتستطیع له طلبا
بحق لا اله الله محمد رسول الله صلی الله علیه و علی اله اجمعین



تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:5 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

موارد توصیه به صلوات فرستادن

 


سنت و استحباب صلوات بر محمد و آل محمد گرچه محصور در زمان و مکان خاصی نیست؛ ولی با کاوش در روایات به مواردی برمی خوریم که در آنها به شکل ویژه سفارش به ذکر صلوات شده است. در این نوشته برآنیم تا آن موارد را برشمرده و به پیروی از روایات، عنایت بیشتری به ذکر صلوات در آن موارد داشته باشیم.


صلوات
ذکر صلوات با شنیدن نام رسول خدا صلی الله علیه و آله

امام صادق علیه السلام فرمود: إِذَا ذُکِرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَأَکْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَیْه؛ وقتی نام رسول خدا برده می شود بر آن حضرت بسیار صلوات بفرستید. بعد فرمودند: هر کس بر آن حضرت تنها یک صلوات بفرستد خداوند متعال هزار صلوات نثار او خواهد کرد. (1)

در روایت است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: یَا عَلِیُّ مَنْ نَسِیَ الصَّلَاةَ عَلَیَّ فَقَدْ أَخْطَأَ طَرِیقَ الْجَنَّةِ ؛ هر کس صلوات بر من را ترک کند راه بهشت را گم کرده و به خطا می رود. (2)

 

ذکر صلوات بعد از اتمام اذان

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: إِذَا سَمِعْتُمْ الْمُ?َذِّنَ فَقُولُوا کَمَا یَقُولُ ثُمَّ صَلُّوا عَلَیَّ ؛ وقتی شنیدید موذن اذان می گوید با او همراه شوید و عبارتهایی که می گوید شما نیز تکرار کنید و در پایان اذان بر من صلوات بفرستید. (3)

 

در آغاز و پایان دعا

امام صادق علیه السلام فرمود: لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى یُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ؛ دعا؛ پیوسته در حجاب (از استجابت محروم) است تا زمانی که دعا کننده بر محمد آل محمد صلوات بفرستد. (4)

در حدیثی دیگر آن حضرت فرمودند: کسی که از خداوند متعال درخواستی دارد فَلْیَبْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یَسْأَلُ حَاجَتَهُ؛ خواسته خود را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز کند. ثُمَّ یَخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛ و در پایان هم درخواست خود را با صلوات بر محمد و آل محمد به پایان رساند. چرا که خداوند متعال کریم تر از آن است که دو طرف یک خواسته را اجابت کند(اجابت صلوات قطعی است) و به درخواست میانی توجه نکند. (5)

در روایتی دیگر حضرت با تعبیر دیگری می فرمایند: فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ ع مَقْبُولَةٌ وَ لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَقْبَلَ بَعْضَ الدُّعَاءِ وَ یَرُدَّ بَعْضاً بی شک صلوات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله دعایی مقبول در پیشگاه خداوند متعال است و محال است که خداوند بخشی از یک خواسته را قبول و بخش دیگر را رد کند. (6)

 

برای به یاد آوردن چیزی که فراموش شده

در روایتی که امام حسن علیه السلام به چند سوال رسیده پاسخ می دهد؛ درباره یادآوری مطلبی که فراموش شده ذکر صلوات را تجویز کرده و به آن سفارش می کند با این تحلیل که صلوات کامل (همراه با «و آل محمد») سبب باز و نورانی شدن قلب و فکر شده و سبب می گردد که فراموش شده به یاد انسان بیاید. (7)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: زینوا مجالسکم بالصلاة علی، فإن صلاتکم علی نور لکم یوم القیامة؛ مجالستان را با ذکر صلوات بر من زیبا کنید چرا که صلوات بر من در روز قیامت نوری برای شما خواهد شد

ذکر صلوات در پایان سخن

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مَنْ کَانَ آخِرُ کَلَامِهِ الصَّلَاةَ عَلَیَّ وَ عَلَى عَلِیٍّ دَخَلَ الْجَنَّةَ؛ هر کس کلام خود را با صلوات بر من و علی(علیه السلام) به پایان رساند وارد بهشت می شود. (8)

 

قبل از صلوات بر سایر انبیاء علیهم السلام

یکی از راویان به نام معاویة بن عمار می گوید: در محضر امام باقر علیه السلام نام یکی از انبیاء علیهم السلام را بردم و برای او صلوات فرستادم. امام علیه السلام به من فرمود: إِذَا ذُکِرَ أَحَدٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ فَابْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ عَلَیْهِ؛ وقتی نام یکی از انبیاء علیهم السلام برده شد؛ ابتدا بر محمد و آل او صلوات بفرست؛ بعد بر آن پیامبر که نامش برده شد. (9)

 

در مجالس مومنین

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: زینوا مجالسکم بالصلاة علی، فإن صلاتکم علی نور لکم یوم القیامة؛ مجالستان را با ذکر صلوات بر من زیبا کنید چرا که صلوات بر من در روز قیامت نوری برای شما خواهد شد. (10)

در روایتی که امام حسن علیه السلام به چند سوال رسیده پاسخ می دهد؛ درباره یادآوری مطلبی که فراموش شده ذکر صلوات را تجویز کرده و به آن سفارش می کند با این تحلیل که صلوات کامل (همراه با «و آل محمد») سبب باز و نورانی شدن قلب و فکر شده و سبب می گردد که فراموش شده به یاد انسان بیاید

ذکر صلوات از عصر تا غروب روز پنجشنبه

امام صادق علیه السلام می فرماید: عصر پنجشنبه هر هفته، خداوند متعال ملائکه ای را به سوی زمین گسیل می دارد که با خود دفاتری از جنس نقره دارند؛ تَکْتُبُ الصَّلَاةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ إِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ و در آن صلوات هایی که بر محمد و آلش فرستاده می شوند را ثبت و ضبط می کنند و این کار تا غروب خورشید ادامه دارد. (11)

 

ذکر صلوات در روز جمعه

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: أَکْثِرُوا مِنَ الصَّلَاةِ عَلَیَّ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ، در روز جمعه بر من بسیار صلوات بفرستید فَمَنْ کَانَ أَکْثَرَکُمْ صَلَاةً عَلَیَّ کَانَ أَقْرَبَکُمْ مِنِّی مَنْزِلَةً؛ نزدیکترین جایگاه به من از آن کسی خواهد بود که بیشترین صلوات را فرستاده باشد. وَ مَنْ صَلَّى عَلَیَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ مِائَةَ مَرَّةٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ عَلَى وَجْهِهِ نُورٌ؛ . (12)

در روایتی دیگر حضرت فرمود: «أفضل أیامکم یوم الجمعة ... فأکثروا علی من الصلاة فیه فإن صلاتکم معروضة علیّ»؛ روز جمعه از بهترین روزهای شماست. بعد در ادامه فرمود: در این روز بسیار صلوات بفرستید که صلوات شما بر من عرضه می شود. (13)

 

پی نوشت ها:

(1- 8) وسائل الشیعة، ج‏7

(9) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏4، ص: 61

(10) الجامع الصغیر ج 2  ص 32

(11) بحار الأنوار  ج‏5 ص 329

(12) همان  ج‏86 ص 358

(13) سنن ابی داود ج1 ص 635




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:4 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

 

راهکارهای معنوی رهایی از مشکلات 


 

برای از بین بردن حوادث و گرفتاری‌‌هایی که به ‌طور عجیبی زیاد هستند، چه باید کرد؟

 


ذکر

نخست باید به این نکته توجه داشت که علت وجود گرفتاری و مشکلات در زندگی انسان‌ها به یکی از این دو جهت بر می‌گردد:

الف. برخی از گرفتاری‌ها و مشکلات، برای امتحان و آزمایش بشر از سوی پروردگار حکیم هستند؛ چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛[1] البته شما را به ترس و گرسنگى و بینوایى و بیمارى و نقصان در محصول مى‌‏آزماییم. و شکیبایان را بشارت ده.

ب. برخی از مشکلات، نیز به خاطر اعمال و رفتار ناشایست ما است، چنان‌که پروردگار حکیم در آیه دیگر از قرآن کریم فرموده‌اند: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ»؛[2] اگر شما را مصیبتى رسد، به خاطر کارهایى است که کرده‌‏اید. و خدا بسیارى از گناهان را عفو مى‌‏کند.

در هر صورت، هدف خداوند از به وجود آوردن مشکلات و گرفتاری برای انسان، لزوماً آزار و اذیت او نیست، بلکه این بلاها و گرفتاری‌ها می‌تواند دارای اثرات سازنده‌‌ای باشد که برای اطلاع بیشتر این پاسخ‌ها را مطالعه فرمایید: بلایای طبیعی (سیل، زلزله، طوفان و...) و عذاب الهی.

اگرچه بهترین عکس العمل در برابر مشکلات و گرفتاری‌ها، صبر است و خداوند به صابران وعده بشارت و پاداش داده است، ولی در روایتی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: خداوند متعال فرمود: به عزت و جلال خودم سوگند من بنده خود را گرفتار مى‌‏کنم تا مرا بخواند و صداى او را بشنوم اما کافر هر چه بخواهد مى‌‏دهم تا فریاد او را نشنوم.[3] 

هدف خداوند از به وجود آوردن مشکلات و گرفتاری برای انسان، لزوماً آزار و اذیت او نیست، بلکه این بلاها و گرفتاری‌ها می‌تواند دارای اثرات سازنده‌‌ای باشد که برای اطلاع بیشتر این پاسخ‌ها را مطالعه فرمایید: بلایای طبیعی (سیل، زلزله، طوفان و...) و عذاب الهی

استغاثه به خدا

یکی از راهکارهایی که خداوند برای رهایی از مشکلات و مصیبت ها بیان می کند، استغاثه به خداست. خداوند دراین باره در آیه 63 سوره انعام می فرماید: قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـ?ذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ 

«بگو: چه کسی شما را ازتاریکی های خشکی و دریا رهایی می بخشد؟درحالی که او را با حالت تضرع و در پـنهان می خوانید (و می گوئید:) اگر از این (خطرات وظلمتها) ما را رهایی بخشد از شاکران خواهیم بود

آن گاه به نمونه های عینی دراین باره اشاره کرده و بیان می دارد که چگونه انسان هایی چون ایوب (علیه السلام) و یونس (علیه السلام) در هنگام بروز مشکلات و مصیبت های سخت که در اضطرار شدید بودند، به خدا استغاثه کرده و پاسخ مناسب دریافت کرده اند (انبیاء آیه 83 و 84 تا 88 و نیز ص آیات 41 تا 43) 

در روایت وارد شده؛ هر کس در صبح و شام، بعد از نماز، صد مرتبه بگوید: «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظیم‏»، خداوند سبحان، صد نوع از انواع‏ بلاها را از او دفع می‌کند

بهره گیری از صبر و نماز و روزه

داوند درباره تأثیرگذاری این ساز و کار مفید و سازنده می فرماید: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ (البقرة: 45): از صبر و نماز در زندگی خویش یاری بجوئید و بدانید که نماز برای بسیاری از مردمان سخت و دشوار است مگر آن که اهل خشوع باشند.

برخی از دعاهای وارده از سوی معصوم(علیهم السلام) را برای شما یاد آور می‌شویم تا با خواندن آن در وقت و زمان معین شده، انشاء‌ الله خداوند مهربان، از شما رفع گرفتاری و مشکلات بنماید.  

1.در روایت وارد شده؛ هر کس در صبح و شام، بعد از نماز، صد مرتبه بگوید: «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظیم‏»، خداوند سبحان، صد نوع از انواع‏ بلاها را از او دفع می‌کند.[4]

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند: « اَمَانٌ لِاُمَّتی مِنَ الْهَمِّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الَّا بِاللهِ، لا مَلْجَأ وَ لا مَنْجَی مِنَ اللهِ إلَّا إلَیْهِ؛ [گفتن این دو جمله:] هیچ جنبش و نیرویی مگر به اتکای خدا نیست و پناه و گریزی از خدا جز به سوی او نیست، امت مرا از غم و اندوه در امان می دارد.»(بحار الانوار، ج 74، ص 58 )

2. در روایت دیگر وارد شده است: هر گاه بلایى نازل شود و دشواری بزرگی رخ بنمایاند پس مى‏باید که زانوها و دست‌ها را تا مرفق برهنه کنید و بر زمین گذارید و سینه را بر زمین برسانید حاجت خود را در سجده از پروردگار بخواهید، و این دعا را بخوانید: «اللَّهمّ انّی أسألک بنورک الّذى لا یطفى و بعزائمک الّتى لا تخفى و بعزّتک الّتى لا تنقضى و بنعمتک الّتى لا تحصى و بسلطانک الّذى کففت به فرعون عن موسى(علیه السلام)»، سپس صد مرتبه در سجده بگویید: «یا حىّ یا قیّوم لا اله الّا أنت برحمتک استغیث فاکفنى ما اهمّنى و لا تکلنى إلى نفسى».‏[5]  

 

اهمیت صبر و تحمل در هجوم مشکلات

گاهی در زندگی مشکلاتی به وجود می آید که حلّ آنها از توان انسان بیرون است و دلسردی و ناخرسندی به دنبال می آورد. در چنین مواقعی کنار آمدن با مشکلات، گاهی اوقات بهترین درمان و راه حل است و اینکه انسان توجه داشته باشد که همه چیز به دست خداوند متعال است و برخی اوقات به دلایل گوناگون و بر اساس مصلحت، مشکلات و مصائبی برای انسان پدید می آید که راضی بودن به رضای الهی، موجب آرامش و صبر شده، انسان را یاری می نماید تا حوادث ناگوار را تحمل کند. علی(علیه السلام) می فرماید:

«وَالدَّهْرُ یَوْمَانِ: یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ. فَإذَا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ وَ إذَا کانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ؛ زمانه دو روز است: روزی با تو و به نفع توست و دیگر روز بر علیه تو. اگر با توباشد سرمست مشو و اگر بر تو نباشد [دلگیر و دلتنگ مباش و] صبر نما.»[نهج البلاغة : الحکمة 396 ]

امیر مومنان(علیه السلام) فرمود: «اِطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهمُومَ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقیِنِ؛[نهج البلاغه ،نامه 31] اندوه هایی که بر تو وارد می شود با صبر قاطع و یقین نیکو دور ساز.»

 

پی نوشت ها:

[1]. بقره، 155.

[2]. شوری، 30.

[3]. طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار(ترجمه)، مترجم،‏ عطاردى قوچانى، عزیز الله، ص 90، عطارد، تهران، بی‌تا.

[4]. مجلسى، محمدتقى، لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه، ج 4، ص 217،‏ م?سسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، 1414 ق.

[5]. لوامع صاحبقرانى، ج ‏4، ص 217 – 218.

 




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:3 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

نماز حاجت جهت طلب روزی

 


رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند: کسی که هر شب سوره واقعه را قرائت کند، هیچ گاه فقر و تنگدستی به او نرسد.

 


نماز پڑھنا

روزی امام زین العابدین (علیه السّلام) به مردی برخوردند که درب خانه ی شخصی جبّار و ستمگر نشسته است، از او پرسیدند: چرا این جا نشسته ای؟

عرض کرد: به جهت فقر و تنگدستی آمده ام از این مرد ثروتمند کمکی بخواهم.

امام (علیه السّلام) فرمودند: بلند شو تا تو را به خانه ای معرفی کنم که بهتر از این جاست و بعد دست او را گرفته و به مسجد بردند و دستور دادند که:

ابتدا دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن دست های خود را به طرف آسمان بلند کن و حمد و ثنای پروردگارت را به جای آور و بعد از درود به پیامبر و آلش(علیهم السّلام) 4 آیه ی آخر سوره ی حشر و 6 آیه ی اوّل سوره ی حدید و دو آیه ی سوره ی آل عمران را بخوان و آن گاه از خداوند طلب روزی و بی نیازی از مردم کن که حتماً تو را بی نیاز می فرماید.

مرحوم قطب راوندی می فرماید: مراد از دو آیه، آیات 26 و 27 یعنی از (قُل اللهم مالِکِ المُلک تا مَن تشاء بغَیر حِسابْ ) است.

مرحوم علامه ی مجلسی می فرماید: شاید آیه 18 یعنی ( شَهِدَ الله اَنَّه ...) و آیه  26 یعنی ( قُل اللهم مالِکِ المُلک) باشد.

به نظر حقیر احتیاط در جمع آیات مذکور است.(مفاتیح الجنان – نماز حاجت، ص 522)

در مورد قرائت سوره های انفال، طه، فتح و واقعه برای گشایش روزی و رفع فقر آیاتی وارد شده که به یک مورد آن اشاره   می کنیم:

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند:

کسی که هر شب سوره واقعه را قرائت کند، هیچ گاه فقر و تنگدستی به او نرسد.(تفسیر نمونه ، ذیل سوره های مذکور)

ابتدا دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن دست های خود را به طرف آسمان بلند کن و حمد و ثنای پروردگارت را به جای آور و بعد از درود به پیامبر و آلش(علیهم السّلام) 4 آیه ی آخر سوره ی حشر و 6 آیه ی اوّل سوره ی حدید و دو آیه ی سوره ی آل عمران را بخوان و آن گاه از خداوند طلب روزی و بی نیازی از مردم کن که حتماً تو را بی نیاز می فرماید

روزی ای که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را ضمانت کرده است

 پیامبر صلی الله علیه و آله : مَنْ یَضْمُنْ لى بِرَّ الْوالِدَیْنِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ اَضْمُنْ لَهُ کَثْرَةَ الْمالِ وَ زیادَةَالْعُمْرِ وَ الْمَحَبَّةَ فِى الْعَشیرَةِ؛(مستدرک الوسائل، ج 15، ص 176، ح 12) هر کس نیکى به پدر و مادر و صله رحم را برایم ضمانت کند، من نیز زیادى ثروت،طول عمر و محبّت او را در دل خویشاوندان ضمانت مى‏نمایم.

پیامبر صلی الله علیه و آله : اِسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدقَةِ وَ الْـبُکورُ مُبارَکٌ یَزیدُ فى جَمیعِالنِّعَمِ خُصوصا فِى الرِّزْقِ وَ حُسْنُ الْخَطِّ مِنْ مَفاتیحِ الرِّزْقِ وَ طیبُ الْکَلامِ یَزیدُ فِىالرِّزْقِ؛(بحارالأنوار، ج 76، ص 318 )

با صدقه دادن روزى را فرود آورید، سحرخیزى با برکت است و همه نعمت‏ها،مخصوصا روزى را زیاد مى‏کند، خط زیبا از کلیدهاى روزى است و خوش‏زبانى [هم]روزى را زیاد مى‏کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله : لَمّا قیلَ لَهُ: اُحِبُّ اَنْ یُوَسَّعَ عَلَىَّ فِى الرِّزْقِ؟ ـ : دُمْ عَلَى الطَّهارَةِ یُوَسَّعَعَلَیْکَ فِى الرِّزْقِ؛

به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض شد: دوست دارم روزیم زیاد شود. فرمودند: پیوسته با وضو باش تا روزیت فراوان شود.

امام على علیه ‏السلام : اِذا اَبْطَـاَتِ الاَْرْزاقُ عَلَیْکَ فَاسْتَغْفِرِ اللّهَ یُوَسِّعْ عَلَیْکَ فیها؛ هرگاه در روزى تو تأخیر و تنگى پدید آمد، از خداوند آمرزش بخواه تا روزى را بر تو فراوان گرداند. (تحف العقول، ص 174 )




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:2 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

 

ذکری برای نقشه و مکر دیگران

 


یکی از عواملی که به انسان آرامش می‌دهد ذکر خداوند متعال می‌باشد، در قرآن هم به این نکته اشاره شده است که برخی با گفتن ذکر های مخصوصی در مواقع بحرانی نجات یافته اند و به آرامش رسیده‌اند.


ذکر

1:ذکر در مواقع ترس: یکی از عواملی که باعث می‌شود انسان آرامشش را از دست بدهد ترس است، شاید هیچ چیزی مانند ترس از انسان سلب آرامش نکند، چه ذکری بگوییم که در هنگام ترس بتوانیم آرامش خود را حفظ کنیم؟

امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

در شگفتم برای کسی که ترس به او غلبه کرده است!! چگونه به ذکر: حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل «خدا ما را کافى است و او بهترین حامى ماست» پناه نمی‌برد. [1]

گروهی عازم میدان جنگ بودند جمعی از مردم به آن‌ها گفتند: لشکر دشمن اجتماع کرده‌اند و آماده حرکت می‌باشند از آن‌ها بترسید اما آن گروه از دشمن نترسیدند و گفتند: خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ما است و با الهام گرفتن از ذکر فوق، آرامش وجود آن‌ها را فرا گرفت و توانستند ترس را از بین ببرند و بر دشمان غلبه کنند و خداوند در مورد این گروه می‌فرماید:

به همین جهت، آن ها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند در حالى که هیچ ناراحتى به آنان نرسید و از رضاى خدا، پیروى کردند و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. [2]

2:ذکر رفع پریشانی: یکی از عواملی که سلب آرامش از انسان می‌کند ناراحتی است، انسان ممکن است هر لحظه‌ای غمگین شود .برای غلبه بر غم‌ها چه ذکری توصیه شده است؟امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

در شکفتم از کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر: لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین «خداوندا جز تو معبودى نیست! منزّهى تو! من از ستمکاران بودم» پناه نمی‌برد. [3]

وقتی که حضرت یونس علیه‌السلام از قوم خود نا امید شد از بین آن‌ها رفت و سوار کشتی شد، بعد از مدتی دریا متلاطم شد و اهل کشتی تصمیم گرفتند یک نفر را به داخل دریا بیندازند تا بار کشتی سبک شود و از غرق شدن نجات یابند، قرعه به نام حضرت یونس افتاد، وقتی حضرت یونس را به دریا انداختند نهنگ عظیمی او را در کام خود فرو برد و یونس زندانی شکم نهنگ شد وقتی که ناراحتی یونس را فرا گرفت خدا را به ذکر فوق یاد کرد و خداوند هم او را نجات داد و فرمود هر کسی در ناراحتی من را با ذکر فوق بخواند او را نجات خواهم داد: همان گونه که در آیه بعد می فرماید:ما دعاى او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه م?منان را نجات مى‏‌دهیم. [4]

شخصی از فرعونیان به موسی ایمان آورده بود ولی ایمان خود را کتمان کرده بود، بعد از مدتی ایمان خود را آشکار می‌کند و مردم را به خدا پرستی دعوت می‌کند و فرعونیان برای از بین بردن او نقشه می‌کشند ولی آن شخص مومن ذکر فوق را می‌گوید و خداوند هم او را از مکر و حیله دشمنان نجات می‌دهد و می‌فرماید: خداوند او را از نقشه‏ هاى سوء آن‌ها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد

3:دعای ضد مکر و حیله: وقتی متوجه می‌شویم دیگران برای ما نقشه کشده‌اند صورتمان سرخ می‌شود و دست و پایمان می‌لرزد، آرامش به کلی از وجود ما پر می‌کشد و می‌رود، در این لحظات چه ذکری بگوییم؟ امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده است چگونه به ذکر: وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد«من کار خود را به خدا واگذار کردم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست»پناه نمی‌برد؟ . [5]

شخصی از فرعونیان به موسی ایمان آورده بود ولی ایمان خود را کتمان کرده بود، بعد از مدتی ایمان خود را آشکار می‌کند و مردم را به خدا پرستی دعوت می‌کند و فرعونیان برای از بین بردن او نقشه می‌کشند ولی آن شخص مومن ذکر فوق را می‌گوید و خداوند هم او را از مکر و حیله دشمنان نجات می‌دهد و می‌فرماید: خداوند او را از نقشه‏ هاى سوء آن‌ها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد. [6]

4:ذکر ضد فقر: گاهی نداشتن امکانات مادی ما را آزار می‌دهد و از نداشتن آن‌ها رنج می‌بریم در این صورت برای کسب آرامش چه ذکری را بگوییم؟امام صادق علیه السلام می فرماید:

در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زینت‌های دنیا است چگونه به ذکر:ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه «قوّت و نیرویى جز از ناحیه خدا نیست»پناه نمی‌برد. [7]

خداوند در سوره مبارک کهف داستان دو مرد را بیان می‌کند که یکی ثروتمند و دیگری فقیر است و این دو با هم مشغول صحبت می‌شوند، مرد ثروتمند با غرور می‌گوید من فکر نمی‌کنم هرگز این باغ نابود شود و من اصلا به قیامت اعتقادی ندارم و اگر هم قیامتی باشد من نزد پروردگارم مقامی بالاتر از این دنیا دارم...مرد فقیر که شخص با ایمانی بوده است می‌گوید: چرا وقتی وارد باغ شدی نگفتی این نعمتی است که خداوند داده است، قوت و نیرویی جزء از ناحیه خداوند نیست و اگر من فقیر هستم اصلا اشکالی ندارد شاید خداوند باغی بهتر از باغ تو به من بدهد و باغ تو را یک شبه نابود کند «مرد فقیر با گفتن ذکر فوق قوت قلب می‌گیرد و خداوند هم ذکرش را تایید می‌کند». [8]

 

پی نوشت ها :

[1]. قال الصادق علیه السلام: «عجبت لمن فزع من أربع کیف لا یفزع إلى أربع، عجبت لمن خاف العدوّ کیف لا یفزع إلى قوله تعالى: حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ؟! فإنی سمعت اللَّه عزّ و جلّ یقول: فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ«الآداب الدینیة للخزانة المعینیة با ترجمه عابدى الفصل الرابع عشر فی ذکر آداب یختم بها الکتاب ص 14»

[2]. فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظیم«آل عمران آیه 174»

[3]. وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا- فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُ?ْمِنِین«همان ادرس شماره 1»

[4]. فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُ?ْمِنین«سوره انبیا آیه 88»

[5]. وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُکِرَ بِهِ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُو«ادامه همان روایت شماره 1»

[6]. فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذاب«سوره غافر آیه 45 »

[7]. وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً  فَعَسى‏ رَبِّی أَنْ یُ?ْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ الْآیَةَ وَ عَسَى مُوجِبَ«ادامه همان روایت شماره 1»

[8].  سوره کهف خلاصه آیات 35 تا 39»




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 10:0 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

درمان دردهای روانی با ذکر

 


لطف و توجه پروردگار، قلب ذاکر را زیر سایه خود قرار می‌دهد و انسان به این یقین و قاطعیت می‌رسد که رهیدن از ناراحتی‌های درونی سهل و هموار است و می‌توان وسوسه‌ها را در هم کوبید و تخیلات باطل را از خود به دور ساخت.

 


ذکر

این مسئله مسلم است و حقیقت آن برای احدی قابل انکار نیست و به تجربه هم ثابت شده که یکی از بهترین طرق درمان دردهای درونی و عقلی و قلبی و نفسی ذکر و یاد خداست؛ زیرا ذکر است که قلوب را صفا و صیقل می‌دهد و خوف موجود در آن را به امن و عداوت را به محبت و اضطراب را به آرامش و هراس را به اطمینان مبدل می‌سازد:

[فَعَلِمَ ما فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً] .

و خدا آنچه را [از خلوص نیّت و پاکی قصد] در دل‌هایشان بود می‌دانست، در نتیجه آرامش را بر آنان نازل کرد و پیروزی نزدیکی را [که پیروزی در خیبر بود] به آنان پاداش داد.

از طریق ذکر است که روحانیت و بعد معنوی فرد بر بعد مادی او غلبه می‌کند و در می‌یابد که شک و دودلی نسبت به حقایق، خاطره‌ای شیطانی است و اضطراب و پریشانی درون از وسوسه‌های شیطان ریشه می‌گیرد و همه حالات نابسامان روحی او- برای این که انسان در جو و فضایی از بیم و هراس به سر می‌برده- از تهدید و تخویف شیطان مایه می‌گیرد.

آن گاه که انسان در عبودیت خویش دارای اخلاص باشد و در جهت اطاعت از پروردگار خویش بکوشد و در سرّ وجود خویش نیاز به مولا و خدای خویش را به حقیقت احساس کند، خداوند متعال از او سرپرستی کرده و همّ و غمّ او را زایل می‌سازد، در چنین وضعی فردی که به یاد خداست در معیّت او به سر می‌برد و آن کس که توفیق معیّت با حق پیدا کند به همه چیز رسیده است.

آن گاه که ابتلا و گرفتاری‌ها بر یک انسان ذاکر یورش می‌آورد و زندگانی با رنج‌ها و آلامش بر او سنگینی می‌کند از رهگذر ذکر به رفاه و اطمینان دست می‌یابد و از قناعت و رضایت خاطر برخوردار می‌شود و می‌فهمد که گله و شکوه به غیر خدا بردن، خواری و فرومایگی است و احساس می‌کند که با خدا و همراه او است و همواره بدو نیازمند است، از این پس یأس و نومیدی، او را در اختیار خود نمی‌گیرد و هیچ غمی او را ناراحت و عبوس نمی‌سازد؛ زیرا او خود را در معیّت صاحب امر و یار و یاور و رهایی بخش خویش احساس می‌کند و خویشتن را بدو واگذار کرده و مهمان او تلقی می‌کند.

اگر انسان دنیا را با تمام رنج و زحماتش بر دوش خود بیفکند و در نتیجه ببیند که سلامت و مقام و منزلت خویش را از دست داده، سپس به یاد خدا افتد، می‌فهمد که هیچ مقام و منزلتی جز مقام الهی در میان نیست و درک می‌کند که در معیّت خداوند متعال برای جاه و مقام انسان پایگاهی وجود ندارد

 

بنابراین با احساس حضور در پیشگاه خداوند مهربان، هیچ‌گونه ناله و شکایت و اضطراب و ترس و بیم، جایی در وجود او برای خود نمی‌یابد.

وقتی راه‌های زندگانی انسان دچار تنگنا می‌شود و ابواب حیات فراسوی او به بن‌بست می‌رسد و پاهای انسان در طریق تلاش و کنکاش و کاوش از روزی و هزینه زندگانی از کار می‌افتد و به ستوه می‌آید، خداوند متعال در ظل ذکر او گنجینه‌های جود و بخشش خود را در برابر وی می‌گشاید و به خاطر رفتار نیک وی که از برکت نورانیت ذکر بدست آمده، بدو پاداش می‌رساند و با نعمت و احسان خویش به او تفضل می‌نماید، در نتیجه می‌فهمد که هدف‌های غیر خدایی او قبلاً ناچیز و بی‌ارزش بوده؛ زیرا در طی ذکر و یاد خدا حلاوت صبر را می‌چشد و جمال و زیبایی و خوش آیند بودن توکل خویش را می‌بیند و قلبش با محبت روشن می‌گردد و نفس او از رضا و امن سرشار می‌شود.

اگر انسان دنیا را با تمام رنج و زحماتش بر دوش خود بیفکند و در نتیجه ببیند که سلامت و مقام و منزلت خویش را از دست داده، سپس به یاد خدا افتد، می‌فهمد که هیچ مقام و منزلتی جز مقام الهی در میان نیست و درک می‌کند که در معیّت خداوند متعال برای جاه و مقام انسان پایگاهی وجود ندارد.

از طریق ذکر همه ترس و بیم‌ها از میان برمی خیزد و همه ناراحتی‌ها از آدمی دور می‌شود، آن گاه که فرد به یاد خدا می‌افتد قلبش با طمأنینه معمور و آباد گشته و مالامال از رضا می‌شود، قلبی که آکنده از ترس و یأس بوده است.

لطف و توجه پروردگار، قلب ذاکر را زیر سایه خود قرار می‌دهد و انسان به این یقین و قاطعیت می‌رسد که رهیدن از ناراحتی‌های درونی سهل و هموار است و می‌توان وسوسه‌ها را در هم کوبید و تخیلات باطل را از خود به دور ساخت.

چنین فرد ذاکری با خداست و از هیچ امری بیمناک نبوده و به هیچ عارضه روانی دچار نمی‌گردد. این حالت به خاطر ثباتی که خداوند متعال در دل او ایجاد می‌کند بهم می‌رسد.

[وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً] .

و مردان و زنانی که بسیار یاد خدا می‌کنند، خداوند آمرزش و پاداشی بزرگ برای ایشان آماده کرده است




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/7/25 | 9:58 عصر | نویسنده : حمید 49 almahdi49 yazdani

دعاهایی که اجابت نمی‌شوند!

 


هیچ بلایی بر بنده مؤمن نازل نمی‌شود، مگر این که به وسیله دعا در رفع آن تسریع می‌شود و هیچ مصیبتی نیست که به دنبال آن دعا نباشد مگر این که آن مصیبت دوام خواهد یافت. پس هر گاه بر شما گرفتاری فرود آمد، دست‌به دعا و تضرع بردارید

 


دعا

آشنا نبودن انسان به عمق مصالح مادی و معنوی خود، گاه موجب درخواست‌هایی از خداوند می‌شود که ظاهراً مشکلی از زندگی برطرف می‌کند، اما عواقب ناخوشایندی در پی دارند که فرد از وجود آن به اطلاع است.

مانند برخی که به خاطر ظرفیت کم و ضعف ایمان خود تا وقتی در رنج و مصیبت واقعند، از نظر معنوی حال خوشی دارند و کمتر مرتکب گناه می‌شوند. همین که نجات یافته، در رفاه مادی و سلامت جسمی قرار می‌گیرند، از یاد خدا غافل شده، به تدریج همه سرمایه‌های معنوی خویش را از دست می‌دهند. بر عکس کسانی هم هستند که تحمل بیماری‌های طولانی و مصیبت‌های پی در پی را ندارند، که اگر به آن صبر می‌کردند اجر عظیم می‌بردند، ولی آسایش مادی و راحتی زندگی آن‌ها را از جاده حق منحرف نمی‌کند.

این ویژگی‌هاست که خدا تنها مطلع بر آن است و خود انسان بدان وقوف کامل ندارد.

چه بسیارند کسانی که در تنگناهای زندگی با خدا عهد و پیمان‌ها می‌بندند، اما آنگاه که خواسته‌شان برآورده می‌شود به تمام تعهدهایشان پشت پا می‌زنند. خداوند متعال در قرآن کریم از این خصلت بشری چنین یاد می‌کند: « وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ أَلَمْ یعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللّهَ عَلاَّمُ الْغُیوبِ» ؛ برخی از مردم، وقتی در فقر و تنگدستی هستند، با خدا پیمان می‌بندند که اگر خداوند از فضل خود به ما ببخشد، انفاق می‌کنیم و از صالحان خواهیم بود. همین که به خواسته‌شان رسیدند بخل می‌ورزند و از عمل به تعهد خویش سرباز می‌زنند. این عهدشکنی نفاقی را در دلهایشان کاشت که تا قیامت همراهشان هست و این بدان خاطر است که به پیمان خدا عمل نکردند و دروغ گفتند. (1)

در این زمینه نمونه‌های تاریخی فراوان است که مجال ذکر آن نیست. در حدیث قدسی آمده: «کار دین برخی از بندگان مؤمن را جز توانگری و سلامت جسمی اصلاح نمی‌کند پس من آن‌ها را برخوردار می‌کنم تا امر دینشان رو به صلاح رود. مصلحت‌برخی دیگر تنها در تهی‌دستی و مرض بدنی است. پس من آنان را دچار می‌کنم تا کار دین آنان سامان پذیرد و من به آن چه صلاح دینی بندگان مؤمنم هست آگاه‌ترم». (2)

گاهی ظرفیت زمانی گرفتاری‌هایی که دامنگیر انسان می‌شود، طولانی است. نقش دعا در این موقعیت می‌تواند کم کردن مدت آن باشد. این در صورتی است که در اصل نیاز برای انسان دارای مصلحتی است ولی چون دعا کننده بر طرف شدن سریع و فوری آن را از خداوند خواسته است و از طولانی بودن زمان آن گرفتاری اطلاعی ندارد، ممکن است این امر را رد دعای خود بداند، در صورتی که این دعا با کاهش زمان مقرر آن مستجاب شده است

 

بنابراین بنده مؤمنی که به همه مصالح و مفاسد مربوط به حیات مادی و معنوی خود آگاهی ندارد، ممکن است‌حاجتی را طلب کند که به مصلحت کلی او نباشد بلکه در نهایت‌به ضررش تمام شود. پس اگر خدای بزرگ آن خواسته را تحقق نبخشد نه تنها دعای او را رد نکرده بلکه در حقیقت همین عدم اجابت، اجابت دعای او محسوب می‌شود.

امام کاظم(علیه السلام) می‌فرماید: «هیچ بلایی بر بنده مؤمن نازل نمی‌شود، مگر این که به وسیله دعا در رفع آن تسریع می‌شود و هیچ مصیبتی نیست که به دنبال آن دعا نباشد مگر این که آن مصیبت دوام خواهد یافت. پس هر گاه بر شما گرفتاری فرود آمد، دست‌به دعا و تضرع بردارید .»

 

کاهش مدت گرفتاری

گاهی ظرفیت زمانی گرفتاری‌هایی که دامنگیر انسان می‌شود، طولانی است. نقش دعا در این موقعیت می‌تواند کم کردن مدت آن باشد. این در صورتی است که در اصل نیاز برای انسان دارای مصلحتی است ولی چون دعا کننده بر طرف شدن سریع و فوری آن را از خداوند خواسته است و از طولانی بودن زمان آن گرفتاری اطلاعی ندارد، ممکن است این امر را رد دعای خود بداند، در صورتی که این دعا با کاهش زمان مقرر آن مستجاب شده است.

اجابت

قرآن کریم درباره حضرت یونس می‌فرماید: « فَلَوْلَا أَنَّهُ کانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ اگر او از تسبیح کنندگان نبود، تا محشر و قیام قیامت در شکم ماهی باقی می‌ماند. (3)

به نقل مرحوم طبرسی، مفسران مدت درنگ آن حضرت در شکم ماهی را از سه تا چهل روز نقل کرده‌اند. (4)

حضرت یونس که می‌باید به این خاطر که بی اذن الهی قوم خویش را ترک گفته بود، تا قیامت در آن زندان بلا گرفتار بماند، در اثر مناجات با خدا، به گناه خود اقرار کرد و پروردگار را به کمک طلبید

 و گفت: «… لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ‌» (5) آنگاه خدایش نیز اجابت کرد و او را از آن گرفتاری بزرگ نجات داد.

امام کاظم(علیه السلام) می‌فرماید: «هیچ بلایی بر بنده مؤمن نازل نمی‌شود، مگر این که به وسیله دعا در رفع آن تسریع می‌شود و هیچ مصیبتی نیست که به دنبال آن دعا نباشد مگر این که آن مصیبت دوام خواهد یافت. پس هر گاه بر شما گرفتاری فرود آمد، دست‌به دعا و تضرع بردارید». (6)

 

اجابت با تاخیر

یکی از حالات روحی انسان عجول بودن اوست. آدمی یا به خاطر ترس از دست نیافتن به مطلوب و یا عدم تحمل محرومیت دوست دارد هر چه زودتر به خواسته‌اش برسد و تأخیر در آن او را مضطرب می‌سازد.بدیهی است این حالت در دعا نیز جلوه‌گر است انتظار دارد که خداوند نیز کار خود را بر اساس خواهش‌های او قرار داده، بی توجه به نظام‌های مقرر در آفرینش و نیز مصالح و مفاسد خواسته‌اش، را هر چه سریعتر به اجابت‌برساند.

قرآن کریم در آیات زیادی بدین خصیصه انسانی اشاره کرده، تبعیت نظامات عالم را از آن، مایه فساد و تباهی به حساب آورده است. (7)

قرآن مجید پس از این که دعای حضرت موسی(علیه السلام) را دایر بر هلاکت فرعون و اطرافیان او نقل می‌کند، این چنین می‌فرماید: « قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ.» ؛ «دعایتان – موسی و هارون – به اجابت رسید پایدار بمانید و از جاهلان پیروی نکنید.» (8)

بنابراین بنده مؤمنی که به همه مصالح و مفاسد مربوط به حیات مادی و معنوی خود آگاهی ندارد، ممکن است‌حاجتی را طلب کند که به مصلحت کلی او نباشد بلکه در نهایت‌به ضررش تمام شود. پس اگر خدای بزرگ آن خواسته را تحقق نبخشد نه تنها دعای او را رد نکرده بلکه در حقیقت همین عدم اجابت، اجابت دعای او محسوب می‌شود

 

در روایتی معتبر امام صادق(علیه السلام) فرمود: «کان بین قول الله عز و جل: «قد اجیبت دعوتکما» و بین اخذ فرعون اربعین عاما».فاصله زمانی این گفته خداوند که «دعایتان مستجاب شد» تا انتقام الهی از فرعون، چهل سال بود. (9)

ابابصیر می‌گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لایزال المؤمن به خیر و رجاء رحمة من الله ما لم یستعجل فیقنط و یترک الدعاء، قلت له: کیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت منذ کذا و کذا و ما اری الاجابة.» مؤمن همواره با خیر و سعادت و امید و رحمت الهی همراه است، تا وقتی شتاب کند. در نتیجه ناامید می‌شود و دست از دعا بردارد. گفتم: چگونه شتاب می‌کند؟ فرمود: این که بگوید: از فلان زمان دعا می‌کنم ولی هنوز خواسته‌ام برآورده نگردیده است. (10)

دیده شده است برخی مؤمنان تأخیر اجابت الهی را برای خود نوعی عقب ماندگی معنوی و یا بی‌توجهی خداوند را نسبت به خود تلقی می‌کنند و از دعا مأیوس می‌شوند و گاهی هم می‌گویند: خداوند به اهل دنیا و مردم بی‌بند و باربیشتر توجه دارد و خواسته‌هایشان را زودتر به اجابت می‌رساند.در پاسخ به این توهم، به گفتاری از حضرت صادق(علیه السلام) اشاره می‌کنیم:

آن حضرت فرمود: «ان العبد الولی لله لیدعو الله عز و جل فی الامر ینویه فیقال للملک الموکل به: اقض لعبدی حاجته و لاتعجلها فانی اشتهی ان اسمع صوته و ندائه، و ان العبد العدو لله عز و جل فی الامرینویه فیقال للملک الموکل به: اقض حاجته و عجلها فانی اکره ان اسمع صوته و ندائه، قال: فیقول الناس: ما اعطی هذا الا لکرامته، ولا منع هذا الا لهوانه».

«بنده دوست‌خدا او را برای تحقق خواسته خود می‌خواند، سپس به فرشته‌ای که کارش را بدو سپرده‌اند گفته می‌شود: حاجت‌بنده‌ام را عملی کن ولی در آن شتاب مکن زیرا دوست دارم صدایش را بشنوم و راز و نیازش به من برسد – ولی در مقابل – بنده‌ای که دشمن خداست‌حاجتش را از او می‌طلبد. آن گاه به فرشته موکل بر او دستور داده می‌شود که حاجت او را برآور و در آن نیز تعجیل کن; زیرا خوش ندارم صدایش به من برسد و از این که با من به گفتگو برخیزد کراهت دارم آنگاه حضرت فرمود: ولی قضاوت مردم در این باره این است که این، دومی، خواسته‌اش برآورده نشد مگر به خاطر جایگاه خوبی که نزد خدا دارد و آن دیگری دعایش مستجاب نگردید مگر به واسطه خواری و پستی او در پیشگاه خداوند». (11)

 

پی نوشت ها:

1- سوره توبه، آیه 75 -76.

2- الجواهر السنیة، فی الاحادیث القدسیة، شیخ حر عاملی، ص96.

3- سوره صافات، آیه143 – 144.

4- مجمع البیان، ج 8، ص459.

5- انبیاء، آیه87.

6- وسائل الشیعه، ج4، ابواب دعا، باب 10، حدیث 1.

7- برای نمونه: سوره یونس، آیه 11; انعام، آیه 58; عنکبوت، آیه53; اسراء، آیه 11.

8- سوره یونس، آیه89.

9- وسائل الشیعه، ج4، ابواب دعا، باب19، حدیث 2.

10- همان، باب17، حدیث3.

11- همان، باب 21، حدیث 4.




  • فارسی بوک | ماه موزیک | راه بلاگ